پاتوفیزیولوژی تأثیر فشار روانی بر قلب و رگها

تأثیر فشار روانی بر سیستم قلب و رگ ها را می توان به ۲ گروه حاد و مزمن، طبقه بندی کرد. پاتوفیزیولوژی تأثیر فشار روانی حاد بر قلب به خوبی شناخته شده است. همانگونه که می دانیم، فشار روانی حاد، موجب تراوش آدرنالین و انتشار آن در جریان خون می شود. تراوش زیاد و ناگهانی آدرنالین در جریان خون، سبب افزایش تپش قلب می شود همگی ما، بارها این پدیده را تجربه کرده ایم که چگونه زمانی که در برابر ارخدادی تکان دهنده قرار می گیریم، تپش قلب مان افزایش می یابد.

 اثر آدرنالین بر قلب، تنها افزودن بر تپش های قلب نیست، بلکه در افرادی که دارای زمینه ی بیماری های قلبی هستند، این هورمون ممکن است موجب بی نظمی تپش های قلب شود که اگر ادامه یابد، امکان فیبریلاسیون بطنها وجود دارد که رویدادی خطرناک و کشنده است. اثر دیگر آدرنالین بر قلب، آن است که موجب افزایش کار قلب می شود و این پرکاری قلب، ممکن است در افراد زمینه دار به نارسایی قلب بینجامد.

فشار روانی چگونه بر روی رگها اثر می گذارد؟

سازوکار اثر فشار روانی مزمن بر کار قلب، به آشکاری نوع حاد آن نیست، زیرا زمان زیادی لازم است تا فشار روانی مزمن، بر کار قلب و رگ ها اثر منفی بگذارد، ولی احتمال دارد که خشم و دشمنی، فشار شغلی و فقر اجتماعی، از راه به تراوش واداشتن هورمونهای فشار روانی؛ هم چون آدرنالین و کورتیزون، موجب آسیب رسانی به کار قلب شوند. برای نمونه، افزایش تراوش آدرنالین در درازمدت، نه تنها موجب افزایش فشار خون می شود، بلکه بر ویژگی انعقاد خون نیز می افزاید. افزون بر این، فشار روانی مزمن، ممکن است به افزایش سطح کلسترول و دیگر چربی های خون بینجامد و زمینه ای برای ته نشینی این مواد، به صورت پلاک های آترواسکلروز، در دیوارهی رگ های کرونر قلب ایجاد می کند.

اندازه گیری آدرنالین در افرادی که به خشمگینی معروف هستند، بارها نشان داده که میزان تراوش این هورمون در این افراد، به مراتب بیش تر از افراد عادی است. این تفاوت، به ویژه در سراسر روز، آشکارتر از شب است، و این نکته، ثابت می کند که افراد خشمگین، هنگام رویارویی با دشواری ها، واکشن بیشتری از خود نشان می دهند. افزون بر این، اینگونه افراد، توان کمتری در فعال سازی سیستم پاراسمپاتیک خود دارند و در نتیجه، رهایی از حالت بسیجی به وجود آمده به وسیله ی فشار روانی، به کندی و در درازمدت، عملی می شود. افراد خشمگین، بیش از افراد عادی، در معرض عوامل خطرزای دیگری نیز قرار می گیرند که همه ی آنها، به گونه ای مستقیم، اثر نابهينه ای بر کارهای قلب و رگها خواهند داشت.