شاخه| مجله اینترنتی و نشر دیجیتال برخط خانواده و سبک زندگی

شاخه| مجله اینترنتی و نشر دیجیتال برخط خانواده و سبک زندگی

کد خبر: ۳۵۸۹
تاریخ انتشار: ۱۸ شهريور ۱۳۹۷ - ۱۶:۳۱ - 09 September 2018
پ
این (پدر)با بقیه فرق دارد
دقیقا حاج علی یک مرد سرد و گرم چشیده ای است که نگاه عارفانه ای به مذهب و حتی زندگی دارد

سریال پدر به تهیه کنندگی و نویسندگی حامد عنقا و کارگردانی بهرنگ توفیقی که این روزها از شبکه دو پخش می‌شود هم حاشیه زیاد دارد و هم مخاطب مهدی سلطانی سروستانی هم با بازی در نقش حاج علی تهرانی خوش می‌درخشد مرد پولدار خوشتیپ مذهبی و بن سوار قصه پدر که روابط خاص و متفاوتی با پسرش حامد قهرمان اصلی قصه این سریال است سریال پدر طبق وعده قبلی در ماه رمضان پخش می شد آن وقت سلطانی تبدیل به یکی از رکوردداران بازی در سریالهای ماه رمضانی می شد اما همین الان هم در حال تبدیل به یکی از رکوردداران بازی در نقش پدر است او کلکسیونی از نقش‌های متفاوت پدر در کارنامه اش دارد و حاجعلی تصویر جدید او از پدر است به مناسبت پخش سریال پدر سراغ سلطانی رفتیم گفتگوی مفصل درباره متن و حاشیه این سریال با او انجام داده ایم.
این خوش شانسی و هوشمندی مهدی سلطانی است که طی یک دهه اخیر تقریبا ۸۰% سریال هایی که بازی کرده مناسبتی بوده است؟! مناسبتی مثل ماه رمضان و سریال های در مسیر زاینده رود هفت سنگ مادرانه زیر پای مادر مدینه یا حتی مناسبتی مثل هفته نیروی انتظامی با سریال دیوار مناسبت‌های که بیش از هر زمانی امکان دیده شدن بازیگر در یک سریال تلویزیونی وجود دارد.
فکر می‌کنم هر دو خوب بعضی از این سریال ها قرار نبود برای ماه رمضان ساخته شود مسلما در آن قرار بود یک سریال ۵۰ قسمتی باشد اما شبکه راف کارت ها را که دیده بودند تشخیص دادند در ماه رمضان پخش شود البته هم خوشحال بودیم چون ماه رمضان مردم بیشتر سریال های تلویزیونی را می بینند از یک جهت هم ناراحت چون مجبور بودیم یک سریال ۵۰ قسمتی را ۳۰ قسمتی کنیم طبیعتا خیلی از ماجرا ها حذف و برخی هم فشرده شد تابع آن تعداد قسمت مورد نظر برسیم به نظرم این خوش شانسی بود یا مثلاً سریال طنز هفت سنگ که آن هم قرار نبود برای ماه رمضان باشد اما شب سه تشخیص داد آن را در این ماه پخش کند .

گفتگویی با مهدی سلطانی بازیگر نقش حاج علی در سریال (پدر)

اول کار هم که سریال (در مسیر زاینده رود) و شخصیت بهزاد مصیب و ماه رمضان. .
البته آن کار از همان ابتدا قرار بود در ماه رمضان پخش شود و اصلا داستان در همین ماه می گذشت همزمان با هفت سنگ هم سریال مدینه در همان ماه رمضان پخش شد البته همزمان بودن دو کار مدینه و هفت سنگ با آن اختلاف داستانی و فضا خیلی هم خوشایند نبود
با وجود 180 درجه اختلاف شخصیت های یک جاهایی گیج کننده هم می شد آدم نمی دانست با کدام مهدی سلطانی ارتباط برقرار کند
بله مخاطب در همذات پنداری دچار مشکل میشود با خنده دو شخصیت با دو فاز مختلف ولی در کل پیشنهاد بازی در سریالی مخصوص ماه رمضان با توجه به همان نکته میزان مخاطب بالاتر برای هر بازیگری می‌توانند جذاب باشد
((پدر))هم ابتدا قرار بود برای ماه رمضان ساخته شود ولی.....
بله وقتی پیشنهاد کار به من شد و فهمیدم برای ماه رمضان است اشتیاق بیشتری در من ایجاد کرد اشتیاقی که البته تنها دلیل پذیرش بازی در این سریال نبود حضور بهرنگ توفیقی به عنوان کارگردان که سال قبل سریال ((زیر پای مادر)) را برای ماه رمضان با او کار کرده بودم شناخت خوبی که نسبت به اخلاق توانایی‌هایش داشتم تاثیر زیادی در قبول این پیشنهاد داشت و باعث شد بی آن که فیلمنامه را بخوانم و درست چند ساعت قبل از اینکه با تلویزیون برای انتخاب بازیگر ها صحبت کنند پیشنهاد آقای توفیقی برای این نقش را قبول کنم

گفتگویی با مهدی سلطانی بازیگر نقش حاج علی در سریال (پدر)

پس سفید امضا کردید؟!
اصطلاحا بله البته یک خط داستان را برای من تعریف کردم و به طور شفاهی نگرانی های من را برطرف کردم و الان هم خوشحالم که فرصت شد در این کار حضور پیدا کنم و در خدمت آقای توفیقی و آقای عنقا نویسنده و تهیه کننده کار باشم که تیم بسیار خوبی برای این کار جمع کردند


الان ناراحت نیستید که ماه رمضان پخش نشد؟
راستش نه با اینکه به نظرم حال و هوای سریال خیلی مناسب ماه رمضان است اما از آن دسته سریال هایی است که در هر زمانی پخش می شد می توانست مخاطب خود را پیدا کند

گفتگویی با مهدی سلطانی بازیگر نقش حاج علی در سریال (پدر)

در این سال ها طی گفتگو های متعددی که با بازیگران سریالهای مناسبی داشتند یک نقطه مشترک در صحبت ها وجود داشت و آن اینکه جان سختی می خواهد که بتوانی فشارسنج این فشردگی ساخت اینگونه کارها را تحمل کنید این به نوعی برای شما آزمایش اثبات پوست کلفتی در بازیگری است؟ چون بارها در مصاحبه های تان گفته اید از چالش های بازیگری استقبال می کنید
بله مسابقه زیادی در اثبات پوست کلفتی داشته‌ام با خنده در کار کردن با آقای مقدم خیلی مساله وجود داشت که در یک زمان کوتاه یک محصول با کیفیت و خوب تولید شود علتش هم استفاده از عوامل حرفه‌ای و کار بلد است هم آدم ها با انگیزه و برایشان انگیزه ایجاد می کند این عوامل در هر کاری با فشار بالا نتیجه مثبتی به همراه دارد من دوست دارم کار سخت انجام بدهم به شرطی که احساس کنم نتیجه کار مطلوب خواهد شد حتی گاهی در فیلمنامه سکانس های راحتی هست ولی شخصا اگر احساس کنم سکانس در شرایط سخت تری گرفته شود نتیجه بهتری خواهد داشت پیشنهادش را به کارگردان می‌دهم سخت ای چرا که از فیلتر هنر بگذرد و باعث تاثیرگذاری بیشتری شود خیلی دوست دارم به نظرم یک اتفاق هنری وقتی شکل می‌گیرد که با سختی همراه باشد و باری به هر جهت و سهل انگارانه نباشد حتی نوابغ هنری در هر زمینه ای همیشه اتو دهای اولیه شان را براحتی دور می ریزند و آنقدر تلاش می کنند تا بالاخره یک چیزی راضی شان کند و آن چیز می شود (لبخند ژکوند) خوب وقتی نوابغ اینگونه هستند ما که نیستیم نباید به همان چیزی که دفعه اول یا دوم سراغمان می آید راضی شویم

اما برسیم به سریال پدر به فاصله یک سال دو کار با کارگردانی جوانی بهنام بهرنگ توفیقی انجام دادید بازیگر سخت‌گیری مثل مهدی سلطانی چه چیزی در این کارگردان کشف کرده که حتی به قول خودش فیلمنامه نخوانده جواب مثبت میدهد؟!
وقتی در یک سریال آن هم چند ماه و در یک شرایط سخت و فشرده با یک کارگردان همکاری می کنیم قاعدتا به لحاظ اخلاقی و فنی شناخت کاملی نسبت به هم پیدا می کنید من این شناخت را پیدا کردم و دیدم چیزهایی هم که از قبل در مورد آقای توفیقی شنیده بودم گزاف نیستند و همین باعث شد به او اعتماد کنم قطعاً آقای توفیقی هم چیزهایی در من دیده که به نظرش مناسب این نقش در سریال پدر بودم.


ویژگی های شناختی که از بهرنگ توفیقی پیدا کردید قابل شرح دادن هستند؟
خوب آقای توفیقی سال های سال به عنوان دستیار و برنامه ریز با کارگردان‌های خیلی خوبی همکاری کرده و حتی با اینکه خودش تعداد کارهای زیادی نساخته اما تجربه بسیار بالایی دارد حتی به نظرم کمی هم دیر شروع کرده است کارهایی که تا الان ساخته استاندارد و قابل قبول بوده اند اهل تعامل و گفتگو بودن با اخلاق و بد شناس بودن جایگاه هر فردی را درست تشخیص دادن و بی احترامی نکردن به عوامل کار باعث می‌شود آدم احساس خوبی در همکاری با نفر مقابل خود پیدا کند ما بازیگرها قسمت زیادی از عمرمان را مشغول کاری که بلد هستیم میکنیم و پشت صحنه کارهای بخش مهمی از زمان زندگیمان را تشکیل میدهد پشت صحنه ناآرام و پرتنش و بدون احترام و پرحاشیه می‌تواند به زندگی شخصی ما هم سرایت کند وقتی در تجربه اول پشت صحنه بسیار خوبی را در همکاری با آقای توفیقی تجربه کردم طبیعتا برای همکاری دوم تردید چندانی نداشتم البته بگذارید یک چیز خیلی مهم را هم بگویم متاسفانه در حال حاضر بسیاری از پروژه های سالم نیستند خیلی نمی خواهم وارد جزئیات شود ولی سازندگانش به اثری که می‌سازند کاملاً بیزینسی نگاه می‌کنند یا حتی مقاصد دیگری برای ساخت یک اثر دارند ولی خوشبختانه شانس داشتم در طول دوران کاری هم با این دسته گروه ها کار نکنم اینجا و در پدر گروهی که آقای عنقا و آقای توفیقی جمع کرده اند در شرایط کاری بسیار سالم واقعا برای خلق یک محصول فرهنگی هنری تلاش می‌کند نه ایجاد یا بهره‌مندی از حاشیه ها !
من دوست دارم کار سخت انجام بدهم به شرطی که احساس کنم نتیجه یک کار مطلوب خواهد شد حتی گاهی در فیلمنامه سکانس های راحتی هست ولی شخصیت اگر احساس کنم سکانس در شرایط سخت تری گرفته شود نتیجه بهتری خواهد داشت پیشنهادش را به کارگردان می‌دهم

گفتگویی با مهدی سلطانی بازیگر نقش حاج علی در سریال (پدر)


برویم سراغ یکی از حاشیه های اصلی سریال پدر تا امروز آن سکانس پریدن حامد از پنجره از نگاه حاج علی به عنوان پدر حامد تهرانی آیا امکان دارد فرزندی که تربیت کرده در مواجه شدن با یک موقعیت محرم و نامحرمی خودش را اینگونه از پنجره به بیرون پرت کند؟ آیا اگر حاج علی خودش هم در چنین موقعیتی قرار می‌گرفت همین کار را انجام می‌داد؟ به نظر شما منطقی است؟
حاج علی سریال پدر اگر به سه پسرش بود و خودش هم همین کار را می‌کرد اما الان با توجه به پختگی دانش تجربه سبک و سنگین کردن واقعیت های اطراف و تکمیل جهان بینی اش قطعاً با این کار مخالف است هر چند به نظرم این سکانس اگر محدودیت های تلویزیونی نبود شگفتی فعلی برایش ایجاد نمی شد مثلاً اگر در هالیوود بود آنها بدون محدودیت پوششی و اخلاقی نیز نامیزانس را به گونه ای می کند که وقتی طرف به دلیل اعتقادات شخصی است و اینکه دوست ندارد آبرویش برود رسوا یا به گناه کشیده شود خودش را از پنجره پایین می انداخت برای مخاطب ایجاد نمی‌شد تصور کنید در بسته شده دختر های بی پروا پسر دوره کردم مدام نزدیک تر می شود و او را لمس می‌کند عکس ها گرفته می‌شود دوربین ها روشن هستند و پسری با اعتقادات حامد برای حفظ پاکی اش هیچ راه فراری ندارد این شرایط با میزانسن دیگری و بدون یک سری محدودیت‌ها به مخاطب نشان داده می شود بیننده هرگز نسبت به آن موضوع منفی نمی‌گرفت اما در نسخه فعلی حتی تماسی هم ایجاد نمی‌شد تثبیت ممکن است عده از دیدن چنین موقعیتی تعجب کنند یا حتی باورش نکنند


شما چنین موقعیتی را با توجه به شناسنامه شخصیت غیرمنطقی نمی دانید
و البته بستگی دارد از زاویه چه کسی ماجرا را نگاه کنید خود من آدم های بسیاری را از نزدیک میشناسم که اعتقادات اینچنینی دارند مثل حامد حالا اینکه خوب است یا بد را قضاوت نمیکنم ولی می‌دانم اگر در موقعیت حامد بودند احتمالا همین رفتار را می‌کردند مثال برای تا میزنم وقتی معشوقه نقاش بزرگ ونگوگ به او می گوید اگر گوش های زیبایی داری ونگوگ یکی از گوش هایش را میبرد و به او هدیه می‌دهد به نظر خیلی ها این کار احمقانه ترین کار دنیاست یعنی چه؟ گوشش را برید و داد به معشوقش این آدم چقدر احمق است! اما باید مثل ونگوگ در شرایط زندگی کرده باشید و دور عشقت آنقدر بالا باشد که وقتی خودت را جای گذاری کاری جز ای انجام ندهی حال به نظر همه دنیا احمقانه باشد اعتقادات هیجانات و احساسات انسان در لحظه می‌تواند روی عملکرد فرد تاثیر بگذارد شاید اگر حامد در موقعیت دیگری بود یا حالش جور دیگری بود از پنجره پایین میپرید حتی شاید اگر خیلی نکاتی که حاج علی در دیالوگ هایش به حامد می‌گوید را زودتر به اون میگفت خیلی چیز ها برایش اتفاق نمی افتاد مثلاً آن دیالوگی که می گوید آدم وقتی ناخنش بلند میشود آن را کوتاه می‌کند انگشتش را کوتاه می‌کند به جای اینکه اینقدر انرژی و گذاری با من درباره یک شخصی حرف بزنین نصف این انرژی رو بذاری با خودش حرف بزنیم مشکلت حل می شه اتفاق این وجه حاج علی خیلی جذاب است مردی که در عین مذهبی بودن ذهن باز و روشنی دارد.

دقیقا حاج علی یک مرد سرد و گرم چشیده ای است که نگاه عارفانه ای به مذهب و حتی زندگی دارد
با این حال حاج علی در برخورد با حامد تناقض های عجیبی دارد از یک سو مخفیانه هوای پسرش را دارد و جایی که به مشکل میخورد سعی می کند بدون آنکه خبردار شود کمکش کند و از طرفی می گوید کارخانه مال من است و حامد خودش باید زندگی اش را بسازد و حامد هم مجبور می‌شود در کارواش مشغول به کار شود این تناقض رفتاری چه توجهی دارد؟
در واقع حاجعلی تمام تلاشش این است که حامد روی پای خودش بایستد چون معتقد است انسان موفق کسی است که خودش به موفقیت رسیده باشد نه با کمک حاشیه ها مثل داستان آن پروانه ای که داشت زور میزد پیل را بشکافد و بیرون بیاید کودکی به خیال کمک کردن سراغ پروانه میرود و پیله اش را می شکافت و پروانه روی زمین می افتد بله پیله شکافته شد اما پروانه تا آخر عمرش فلج شد حاج علی به این موضوع اعتقاد دارد از نظر او به مردی می توان تکیه کرد که زندگی اش را خودش ساخته باشد نه دیگری هر آن ممکن است پدرها و تکیه گاه از دار دنیا بروند و اگر زندگی خود ساخته باشد ممکن است نتواند دوامی چراکه یک ناز پرورده کار نابلدی است که در میان امواج سهمگین این دنیا مقاومت ندارد
هیراد آب با مهران مدیری در برنامه دورهمی گفته بودید قرار نیست باشد که چون یکی ماشین مدل بالا سوار می شود برویم با کلید ماشین اش را خط خطی کنیم حاج علی یکی از آن همان آدم هاست؟ مذهبی است پولدار است ذهن باز و روشنی دارد و خجالت نمی کشد از اینکه بنز سوار شود
بله حاج علی آدمی است که پولدار است پولش را از راه حرام به دست نیاورده با اختلاس و دزدی و مال مردم خوری مالش را جمع نکرده است پدرش یک کارگاه نخ ریسی داشته که حاج علی آنجا شاگردی می کرده وقتی پدرش به رحمت خدا می‌رود این کارگاه نخل رسید به او ارث می رسد و او آن را از یک کارگاه تبدیل می‌کند به کارخانه بزرگ پارچه بافی یکی از پدرش به او رسید اما او بر اساس دانشی که به دست آورده و آموزه‌های پدرش تبدیل به یک آدم خلاق و سخت کوش شده استفاده از دانش ها به روز تجارت مشروع خودش را گسترش می‌دهد خودش هم می گوید ممکن است پول خیلی جاها خوشبختی می آورد اما در بسیاری از جاها حلال مشکلات است به لحاظ شرعی هم معتقد است داشتن پول اگر از راه حلال باشد هیچ مشکلی ندارد
و این حاج علی به نظرتان در جامعه امروز ما هنوز وجود دارند؟!
بله ولی متاسفانه تعدادشان بسیار کم شده است واقعیت این است که پول با خودش قدرت می‌آورد و وقتی شما به قدرت عادت کنید و زیر دندانتان مزه کند آن وقت احتمال اینکه به راه ناصواب و خلاف کشیده شود بسیار زیاد است تنها آدم‌های با نفسی بسیار مطمئن می‌توان از راه حلال پول به دست بیاورند ولی مثل یک عارف اگر روزی مجبور باشند که همه اش را ببخشند یا در شرایطی همه آن را از دست بدهند توانایی رو به رو شدن با آن را داشته باشند حاج علی بیشتر از اینکه صرفاً معتقد به شرعیات مذهب باشد ولی دوست داشتنی مذهبی عرفان است وجود دارد به همین دلیل است که براحتی می تواند ببخشد و ناراحتی دیگران ناراحتش کند او ارتباط خاصی با خدای خودش دارد خیلی چیزهایی انسانی را از نسل های گذشته آموخته و تلاش می‌کند این عارفان و معروف را به پسرش حامدا م انتقال دهد

گفتگویی با مهدی سلطانی بازیگر نقش حاج علی در سریال (پدر)

هر کسی حاج علی نمی شود
پول با خودش قدرت می‌آورد و وقتی شما به قدرت عادت کنید و زیر دندانتان مزه کند آن وقت احتمال اینکه به راه ناصواب و خلافی کشیده شوید بسیار زیاد است تنها آدم‌های با نفسی بسیار مطمئن می‌تواند از راه حلال پول به دست بیاورند ولی مثل یک عارف اگر روزی مجبور باشند که همه‌اش را ببخشند یا در شرایطی همه آن را از دست بدهند توانایی روبرو شدن با آن را داشته باشد آدم های مذهبی بسیار گشاده رو هستند بسیار دوست داشتنی اند به راحتی ایثار می‌کنند کلام خشنی ندارد بد کسی را نمی خواهند مهربانم هر مسیری هم که می رود و کاری که انجام می دهند درست و سالم است و به کس دیگری آزار نمی رساند و سریال پدر تلاش می‌کند این جور آدم های مذهبی را نشان دهد
حتی اینها را به لیلا هم انتقال می دهد
پل اما به روش خودش رفتارش به نصیحت های کلیه اش گونه ای همه ما کاملا میشناسیم روی نمی آورد و آنچه خودش نیست را به دیگران تحویل نمی کند

این روزها شایعه خیلی زیاد است که شخصیت حامد تهرانی برگرفته از گذشته شخصیت خود نویسنده یعنی حامد عنقا است به نظر شما جلوتر که برویم ممکن است ایشان به وجود بیاید که حاج علی حال و آینده نویسنده کار است؟!
نمی‌دانم واقعا من بزرگ شده حامد عنقا را ندیدم ولی خارج از شوخی من واقعا نمی‌توانم به این سوال جواب بدهم حتی اگر چنین باشد این در ذهن نویسنده است و او خودش باید به این نکته پاسخ دهد

گفتگویی با مهدی سلطانی بازیگر نقش حاج علی در سریال (پدر)

وسایل پایانی به نظر شما پشت داستان پدر چه نکته‌ای برای مخاطب نهفته است؟
به نظر پدر بر خلاف نظر برخی مخاطبانی که شاید تصور کردند سریالی است که میخواهد آدم‌های عادی را مذهبی جلوه دهد یا مخاطب از آنها باشند مخاطبش آنهایی هستند که مذهبی شده اند یا خودشان را مذهبی تصور می‌کنند سریال در حال دادن یک الگوی جدید و درست به آنهاست پدر می‌خواهد بگوید شما اینکه مذهبی هستید مذهب فقر رعایت ریاضی وار برخی شرعیات نیست آدم مذهبی می تواند مثل حامد و حاج علی باشد اگر شما این جوری باشید شاید بتوانید دوست داشتنی باشید اگر بدون رعایت برخی اصول اخلاقی و انسانی فقط روزی صد صلوات بفرستیم یا جای مهر روی پیشانی مان باشد یا نماز مستحبی مان را ترک نشود ممکن است به یک آدم مکانیکی و خشک مذهبی تبدیل بشویم که از دور ممکن است خیلی هم خشن به نظر برسیم به نظرم اینجور مذهبی ها خیلی خطرناک هستند ممکن است در نهایت به گروه های افراطی تبدیل شوند شما داعش و طلبان را نگاه کنید آنها خودشان را مذهبی ترین آدم ها می دانم و اگر دقت کنی شرعیات را هم مو به مو اجرا می کنند اما آنها نگاه ریاضی وار و ماتریالیستی به مذهب دارند و این می‌شود که در نهایت به این اعتقاد می رسد اگر هفت نفر را که مثل خودشان نیستند بکشم به بهشت میروند اما در واقعیت آدمهای مذهبی بسیار آرام و صلح طلب و گشاده رو هستند بسیار دوست داشتنی هم به راحتی سال می‌کنند کلام خشنتی ندارند بده کسی را نمیخواهند مهربانم هر مسیری هم که میروند و کاری که انجام می دهند درست و سالم و به کس دیگری آزار نمی رساند و سریال پدر تلاش می‌کند این جور آدم های مذهبی را نشان دهد

برای دیدن خبرهای داغ،تصاویر و متن های زیبا به «کانال تلگرام ایرانی نیوز» بپیوندید
مطالب برگزیده
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
قوانین ارسال نظر
* مجله اینترنتی ایرانی نیوز نظراتی را که حاوی توهین یا افترا است، منتشر نمی‌کند.
* لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری کنید.
* نیازی به نوشتن نام و یا ایمیل نمی باشد،می توانید به صورت ناشناس نظر بدهید.