یادم می رود خودم این نفش را بازی کرده ام

جوان محبوب این شبهای تلویزیون متولد سال ۷۰ است اولین بار چهار ساله بوده که در نخستین تجربه اش هم بازی ابوالفضل پورعرب شده است مردی شبیه باران فیلمی به کارگردانی سعید سهیلی پدرش بله سینا سهیلی که نام هنری مهرداد را در کارهایش استفاده می‌کند فعلاً علاقه‌ای به حرف زدن درباره پدر و البته برادرش ندارد بدون تکیه بر جایگاه این دو در سینما روی پای خودش ایستاده و در نخستین نقش اول خود ثابت کرده است حرف های زیادی برای گفتن دارد حامد سریال پدر را از لحاظ پایه و درون خیلی به خودش نزدیک می داند هر دو در خانواده مذهبی بزرگ شده اند اما می گویند حامد شیطنت سینا را ندارد با او درباره کارهای قبلی اش نمایشی که این روزها مشغول تمرین آن است برنامه اش برای آینده و زیر و بم های نقش حامد تهرانی در سریال پدر گپ زده ایم
به فاصله کوتاهی روی آنتن شبکه دو سیما دیده شدید از نقش مکمل تا اصلی... از حمید (سایه بان)تا حامد (پدر)بر شما چه گذشت؟
ضرب المثل قدیمی همیشه در گوشم خوانده می شد که از پدربزرگ و پدرم بسیار می‌شنیدم رهرو آن نیست که گهی تند و گهی خسته رود رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود من ترجیح می دهم جزو کسانی باشند که مسی را آهسته و پیوسته حرکت می‌کند به نظرم این گونه می‌توان همه راه را بهتر بشناسد هم مسیر را اشتباه نرود در عین حال از مسیری که طی می کنند لذت می‌برد و در انتها بی دردسر به مقصد می رسد من از کودکی از تئاتر و تلویزیون گرفته تا در سینما کار کرده بودم از نقش های تک سکانس و دو سکانسی و مکمل تا به امروز

سینا مهراد

پس از (سایه بان)خیلی سریع در سریال دیگری بازی کردید بعد از (پدر)تصمیم تان برای ادامه را چیست؟
فعلا تصمیم خاصی ندارم حالا دارم بازخوردها و فیدبک های پدر را خیلی دقیق رصد می‌کنم و از موفقیت سریال پدر لذت می برم ولی همچنان فیلمبرداری بخش‌های پایانی پدر و البته را تمرین می کنم.

چه نمایشی؟
تئاتری به نام سالی که دوباره پاییز شد به نویسندگی و کارگردانی خانم لیلی عاج در حوزه تئاتر کار درست و حرفه‌ای است بازیگری که کنارم هستند از خوب های تئاتر و بچه های قوی در بازیگری هستند توماج دانش بهزادی الهام شعبانی و امیر میری در این نمایش بازی می‌کند و انشالله از اول مهر در تماشاخانه باران روی صحنه می رود
نمونه های بسیاری از بازیگران جوان را در خاطر داریم که پس از ستاره شدن با یک آر تلویزیونی به سینما رفته اند و دیگر به ندرت در تلویزیون حاضر شده اند شما چطور هستید؟ تلویزیون را پلی به سینما می دانید یا بین مدیوم ها فرق قائل نمی شوید؟
از این تعداد کارهایی که در تلویزیون ساخته می شود و درجه یک هستند چه از لحاظ کیفی و چه فیلمنامه خیلی کم است شاید به اندازه انگشت های یک دست با اینحال اگر دوباره پیشنهادی داشته باشند که از بین یکی از این معدود آثار خوب باشد حضور در آن کار را قبول می کنم البته اگر آن موقع سر تمرینات فیلم سینمایی نباشم.

سینا مهراد پسر مذهبی سریال پدر

چرا؟
چون سینما و تئاتر بیشتر از تلویزیون دوست دارم از بچگی در سینما بزرگ شدم اصلا بهتر است بگویم زندگی من با سینما ساخته شده است اما اگر یکی از آن کارهای خوب و انگشت شمار تلویزیون به من پیشنهاد شود برای پذیرفتنش درنگ نمی کنمدر مدت پخش (پدر)تلفن تان بیشتر از همیشه زنگ می خورد نه؟پیشنهاد کار جدید هم داشته اید؟
بیشتر همه سینما دوستان آشنایان و فامیل و همسایه ها زنگ زده اند و به من به خاطره حامدی که دوستش دارند تبریک گفته‌اند پیشنهاد کار هم داشتم اما اصلاً جدی به آنها فکر نکردم به ویژه که هنوز درگیر سریال پدر هستم ۳ تا ۴ پیشنهاد داشتم که فعلا درباره‌شان کوتاه و تلفنی صحبت کرده ام
ارتباط تان با مردم چطور است ؟ به ویژه در صفحه اینستا گرامی که هر لحظه دارد به تعداد مخاطبینش اضافه می شود
تلویزیون ناگهان آن قدر آدم را در نقطه دید مرد می آورد که نتیجه اش میشود فقط ۱۲۰۰۰ پیام در آخرین پست اینستاگرامی هم نظرات مردم برایم ارزشمند است یک روز هم به خودم گفتم امروز همه پیام ها را می خوانم اما راستش نزدیک به هزار پیام را خواندم و دیگر در حالی که نزدیک بود از چشم هایم خون به چه کس دست نگه داشتم اما سعی می‌کنم به صورت گذرا هم شده همه نظرات را بخوانم

سینا مهراد در سریال پدر
اولین قسمت از سریال که پخش شد حامد تهرانی را چطور دیدید و از خودتان چقدر بابت ایفای این نفش راضی بودید؟
قسمت اول سریال که دیدم حس دوگانه داشتم هم خیلی خیلی نگران بودم هم خیلی خیلی ذوق زده اما حقیقتش را بخواهم بگویم وقتی حامد تهرانی را در اولین قسمت می دیدم برایم خیلی غریب بود یک موقع یادم می رود که خودم نقش حامد را بازی کردم مثل یک بیننده به تماشای مینشینم با نگرانی هایش نگران می‌شوند با خنده هایش میخندم با غصه هایش غمگین می‌شوم امیدوارم مردم عزیز هم با حامد ارتباط برقرار گردیده باشند امیدوارم در سینما و به ویژه تلویزیون ایران کمتر آثاری داشتیم که همان اول کار معلوم شود قهرمان قصه مرده است وقتی فیلمنامه را می خواندید

نظرتان درباره انتخاب این شیوه برای روایت داستان چه بود؟
کل فیلمنامه هایی را که فلش فوروارد و فلش بک دارند خیلی دوست دارم یا فیلمنامه هایی که به صورت پازل وار روایت می‌شود مورد علاقه ام هستم مثل کارهای دیوید و فینچر و اینطور فیلم ها دغدغه من است اما برای این کار از همان اول که فیلمنامه را خواندم خیلی ترسیدم و موفق نبودم گرچه تصمیم گرفتم به فیلمنامه آقای عنقا اعتماد کنم و حالا که نتیجه را می بینم معتقدند این شیوه روایت از سوی نویسنده و کارگردان بی دلیل انتخاب نشده است این موضوع باعث شده تماشاگر با حامد تهرانی همراه‌تر باشد
قبل از پخش سریال در مصاحبه ای گفته بودید اگر خدا بخواهد دیده می شوید اگر نخواهد هم دیده نمی شوید به قول معروف خدا حسابی برایتان خواسته نه؟
خدا را شکر می کنم من بعد از پخش سریال بیشتر از قبل احساس می کنم که یک نفر آن بالا نشسته و دارد تک به تک بنده هایش را نگاه میکند نگاهی از سر لطف و عشق خوشحالم که نیم نگاهی هم به من داشته است خیلی خیلی دوستش دارم و از او ممنونم

گفتگویی با سینا مهراد

فکر می کردیم هنوز یک هفته از پخش نگذشته سریال این همه دیده شود؟

علت دیده شدن ای که با چاشنی جنجالی و حاشیه همراه بود
من در طول ساخت سریال از فضای پشت صحنه گرفته تا کیفیت کارت میزدم که پدر اینقدر دیده شود اما تا این حد شراب واقعاً نه فکر می کنم نویسنده و کارگردان انتظار این همه بازخورد را نداشتند درباره حواشی هم باید بگوییم حاشیه تا حدودی می تواند به دیده شدن یک اثر کمک کند اما اگر خود سریال خوب نباشد استقبال ادامه پیدا نمی کند این حاشیه ها هم به درستی رخ داد سوال اینجاست که چرا آنهایی که به واسطه حواشی بیننده سریال شدند از پای آن بلند نمی شود؟ به نظرم این اتفاق یک پیامی دارد
من و شما می دانیم که سریال فیلمنامه مشخص دارد صحنه هایش رج زده شد اندازه و قطعا در این مرحله امکان تغییری در اثر آن هم در این حد بنیادین که بفهمیم قسمت اول خواب و رویا بوده و حامد زنده است وجود ندارد اما دوست داشتید می شد برای مخاطبان عامی که در صفحه سریال و قطعا صفحه خودتان بارها و بارها آرزو کرده اند حامد زنده باشد کاری می کردید؟مردم از گرانی و مشکلات و هزار و یک چیز خسته اند و انگار گاهی دلخوشی شان می شود زنده ماندن و عاقبت بخیری کاراکتری که خیلی زود به او علاقه مند شده اند
فکر می‌کنم در این باره باید نویسنده و کارگردان نظر بدهند به نظر من قدم به آن فکر کرده و می‌کند خدا را چه دیدی شاید حامد زنده ماند و مردم به خواسته دلشان رسیدند اما خیلی خوشحالم که حامد تهرانی آنقدر مورد محبت مردم قرار گرفته که وقتی پیام هایشان را می خوانم و فضای مجازی را به دقت رصد می‌کنم می‌بینم که او چه قدر مورد محبت مردم قرار گرفته که آنها نگران حالش هستند حتی دوست ندارد مرگش را در سریال ببینند و باور کنند واقعا خوشحالم.