شاخه| مجله اینترنتی و نشر دیجیتال برخط خانواده و سبک زندگی

شاخه| مجله اینترنتی و نشر دیجیتال برخط خانواده و سبک زندگی

کد خبر: ۳۶۱۲
تاریخ انتشار: ۲۱ شهريور ۱۳۹۷ - ۱۷:۰۹ - 12 September 2018
پ
آقای بازیگر آسمانی شد؛
عزت الله انتظامی پدرش ارتشی بود و اصالتا اهل یکی از روستاهای اشتهارد بود. مادرش ۱۴ فرزند به دنیا آورد و معلم مکتب خانه هم بود. خانه شان در جایی قرار داشت که الان تبدیل به پارک شهر شده و دوران ابتدایی را در محله سنگلج به سر کرد.

" من بازی نمی کنم، زندگی می کنم"

می گویند زمانی که فیلمنامه می خواند حتی اگر قصد نداشت در آن فیلم بازی کند تمام فیلم نامه را حاشیه نویسی می کند یا برای خودش یا برای گوشزد کردن به فیلم نامه نویس. دیالوگ ها را دستکاری می کرد و نیمه شب ها در اتاق کارش آنها را بلند بلند برای خودش تکرار می کرد تا بتواند یک اجرای خوب در بیاورد حتی ممکن بود نیمه شب از خواب بپرند و بگوید چیزی به ذهنش رسیده و دوباره برود سر کارش.
حاشیه نویسی هایش آن قدر زیاد بوده که در منزل یک کتابخانه کامل از این دست نوشته ها وجود دارد و برخی از فیلمنامه های مطرح سینما را با قلم خودش و با کلی تغییرات بازنویسی کرده و آن را نگه داشتند هرچند دیگر خودش نیست تا آنها را بخواند چرا که آقای بازیگر "عزت الله انتظامی" برای همیشه جهان را ترک گفته است.
سطور بالا افسانه نیستند و بخشهایی از گفته های همسر او با نشریات سینمایی هستند انتظامی آنقدر غرق در کارش بود که وسط صرف غذا و میهمانی ناگهان سگرمه هایش روی هم می رفت و به سرعت خود را به دفترچه یادداشتش می رساند تا چیزی که به ذهنش رسیده را یادداشت کند. با این که برخی فکر می کردند این حرکات و رفتار برای همسر او مینا انتظامی سخت است، او از این رفتار شوهرش به عنوان خاطرات شیرین یاد می‌کند به نظر می‌رسد غرق شدن او در دنیایی سینمایی اش سرچشمه اصلی جمله مشهور عزت الله انتظامی؛ "من بازی نمی کنم زندگی می کنم" باشد. بسیاری از غول های بازیگری ادعا دارند که بین نقش‌ها و زندگانی شان تفاوت قائل هستند ولی شیوه انتظامی چیز دیگری بود و عجین کردن زندگی هنری خود و زندگی شخصی اش را پیشی گرفته بود. کارگردانان مشهور سینمای کشور می گویند که عزت الله انتظامی سختگیر ترین بازیگر سینمای کشور بوده و انتخاب هایی بسیار گزیده داشته و به هیچ وجه به راحتی بازی در فیلمی را قبول نمی کرده هرچند او هم اعتقاد داشت که در عمر هنری خودش انتخاب های نادرستی داشته ولی با نگاهی به کارنامه فیلم هایش کمتر به این موارد اشتباه می رسیم.
عزت الله انتظامی بازیگر پیشکسوت سینما و تئاتر که سال‌ها در این حوزه فعالیت کرد و به عنوان آقای بازیگر شناخته می شد در بیمارستان باهنر تهران در سن ۹۴ سالگی درگذشت.

نگاهی به زندگی عزت الله انتظامی

انتظامی اولین ایرانی که موفق به دریافت یک جایزه بین المللی شد. انتظامی که متولد سال ۱۳۰۳ در محله سنگلج تهران بود، فعالیت هنری خود را با پیش پرده خوانی در لاله زار آغاز کرد و سپس با بازی در فیلم " واریته بهاری" به کارگردانی پرویز خطیبی پا به عرصه سینما گذاشت.
بازی در فیلم "گاو" داریوش مهرجویی گام دیگر انتظامی برای آغاز فعالیت حرفه ای در سینما بود. "آقای هالو" "اجاره نشینها"، "پستچی"، "دایره مینا" و "بانو" سایر فیلم هایی هستند که این هنرمند در آن با مهرجویی همکاری داشته است.
انتظامی نخستین بازیگر سینمای ایران به شمار می آید که موفق به دریافت یک جایزه بین المللی شد. برای بازی در فیلم "گاو" جایزه هوگونقره‌ای جشنواره‌ی فیلم شیکاگو را از آن خود کرد.
"حاجی واشنگتن"، "خانه عنکبوت"، "شیرسنگی"، "هامون"، "روز فرشته"، "روز واقعه"، "روسری آبی" و "دیوانه ای از قفس پرید" از دیگر آثار شاخص این هنرمند است که از او به یادگار مانده است.
او در نزدیک به ۱۵ فیلم قبل از انقلاب و حدود ۴۰ فیلم سینمایی بلند بعد از انقلاب به ایفای نقش پرداخت خود دارد و "راه آبی ابریشم" به کارگردانی محمد بزرگ نیا آخرین اثر سینمایی بود که در آن بازی کرد.
لهجه و گویش تهرانی زیبایی او در فیلم ها و خون گرمی و مردم دوستی اش باعث شد تا سال‌ها در میان مردم با عزت زندگی کند و اوج خود را برآمده از دل مردم می‌دانست معتقد بود که از تشویق آنان در تماشاخانه ها پا گرفته و به این جا رسیده است به واقع انتظامی با بازی‌های درخشانش در این سالها به هنر بازیگری معنا بخشید‌.

نگاهی به زندگی عزت الله انتظامی

ژان کلود کریر فیلم نامه نویس و بازیگر فرانسوی در یادداشتی با عنوان "عزت‌ الله انتظامی: یک شمایل" درباره آقای بازیگر نوشته است: هیچ دستوری برای ستاره شدن و ستاره ماندن وجود ندارد. باید دارای یک نگاه، یک حضور، جذابیتی آنی و چهره ای آشنا، حتی پیش از نخستین دیدار بود باید دارای یک دم، یک حس و تمام ویژگی هایی که لغت روح را معنی می کند بود.
مجسمه بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره سینمایی سپاس لوح تقدیر بهترین نقش اول بازیگر مرد جشنواره فیلم فجر ۱۳۸۵، سیمرغ بلورین بهترین بازیگر مرد بخش بین‌الملل جشنواره فیلم فجر ۱۳۸۲، برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر ۱۳۸۹، جایزه دوم بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره بین‌المللی فیلم شیکاگو ۱۹۷۱، برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر ۱۳۷۲، دریافت لوح تقدیر بهترین نقش اول بازیگر مرد جشنواره فیلم فجر ۱۳۷۰، برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگرنقش اول مرد جشنواره فیلم فجر ۱۳۶۷، از جمله جوایز سینمایی هستند که از آن خود کرده است سینمای ایران در سال‌های پایانی عمرش به دلیل کسالت و کهولت سن بیشتر خانه نشین بود و کمتر فرصت حضور در مراسم ها و مناسبات را پیدا می کرد. آقای بازیگر سینما در تلویزیون هم فعالیت داشته است و بازی او در سریال خاطره انگیز "هزاردستان" به کارگردانی علی حاتمی ماندگار شده است.

نگاهی به زندگی عزت الله انتظامی

برگ هایی از زندگی عزت الله انتظامی
پدرش ارتشی بود و اصالتا اهل یکی از روستاهای اشتهارد بود. مادرش ۱۴ فرزند به دنیا آورد و معلم مکتب خانه هم بود. خانه شان در جایی قرار داشت که الان تبدیل به پارک شهر شده و دوران ابتدایی را در محله سنگلج به سر کرد. کودکی یواشکی به دیدن نمایش ها می رفت و دایی اش هم در این دزدکی تئاتر رفتن‌ها کمکش می‌کرد اولین تئاتری که رفت در میدان شاهپور بود. و بعد از سینما سپه را تجربه کرد و در نهایت پاتوق سرک کشیدن به دنیای هنر شد تئاتر مرکزی. اولین فیلم سینمایی که در عمرش دید پانزده سال گمنام بود و میگفت همان فیلم او را عاشق سینما کرد و نمایش هفت رنگ به کارگردانی مرحوم محمدتقی این عشق به بازیگری را به حد اعلا رساند.
پدر و مادرش به شدت مخالف این هنرها بودند و خانواده یازده نفرشان "بقیه فرزندان در کودکی مرده بودند" به شدت پایبند سنت‌ها بود. آن زمان به تئاتر و نمایش اصطلاح مطربی بودن را برچسب می‌زدند و هیچ کس دلش نمی خواست که فرزندش مطربی باشد. در همان خانواده اما او به هنر کشیده شد و برادرش قدرت انتظامی هم نیز مدتی در تلویزیون مشغول به کار شد این دو برادر جلوی باورهای خانواده ایستادند و به آرزوهایشان رسیدند ولی تا مدت‌ها پدر و مادرشان کارهای شان را دنبال نمی کردند و آنها را تحریم کرده بودند.

نگاهی به زندگی عزت الله انتظامی

پیش پرده خوانی عزت الله انتظامی
در نهایت کار تئاتر را با پیش پرده خوانی شروع کرد و در تماشاخانه کشور به مدیریت حمید قنبری و مجید محسنی امتحان داد و قبول شد. ۱۴ ساله بود و قراردادی با این مجموعه است که هیچ وقت پولی بابت آن نگرفت و البته در آغاز متصدی سالن نمایش بود و بالاخره توانست خودی نشان دهد. و در سال ۱۳۲۲ به رادیو برود و اجرایی داشته باشد، اجرایی که پدرش آن را فهمید و از همان موقع رابطه پدر و پسر ایشان تقریبا شکرآب شد.
انتظامی در ابتدا به پدرش دروغ گفته بود و به بهانه اینکه کنترل سالن سینما به سالن نمایش می‌رفت ولی بعدها دستش رو شد و از همان لحظه پدر با او بدخلقی کرد تا اینکه بزرگی از خاندان در نهایت توانست بین این دو را تا حدی آشتی دهد. یک آشتی که خود انتظامی ادعا داشت هیچ وقت آنطور که باید شکل نگرفت و پدرش همیشه از اینکه او این شغل را انتخاب کرده بود، از او ناراضی بود.
پیش پرده هایی که میخواند معمولاً مشکلات و انتقادات مردم نسبت به دستگاه دولتی بود و شاعران آنها هم ابوالقاسم حالت یا پرویز خطیبی بودند. پیش پرده اما دقیقا چه بود؟ در نمایش خانه های تهران هنری رواج داشت و هنری بود که در آن بازیگری که صدای خوبی هم داشت پیش از آغاز تئاتر و یا در فاصله تغییر پرده های نمایش جلوی سن یا صحنه رو به تماشاچیان می ایستاد و برای آنکه حوصله آنان تا آغاز نمایش در نرود، با همراهی موسیقی شعرهایی اغلب با درونمایه انتقادی، سیاسی و کوچه و بازاری برای حاضران می خواند.
انتظامی در پیش پرده خوانی هم حتی سنت شکنی کرد و به همراه پرویز خطیبی پیش پرده هایی کاملا اصیل روی موسیقی ایرانی اجرا کردند و کارش طوری گل کرد که تبدیل به صاحب سبکی در این زمینه شد. این پیش پرده ها آنقدر حالتی انتقادی و تند پیدا کرد که وزارت کشور آن زمان دستور داد از این به بعد برای پیش پرده ها هم باید مجوز داده شود و دیگر عوامل یک نمایش نمی‌تواند سرخود چنین اجراهایی داشته باشد از همان سال‌ها مشخص بود که آقای بازیگر وقتی وارد حرفه ای هنری شد چه کولاکی می‌کند‌


سفر عزت الله انتظامی به آلمان کارگری در کارخانه ذوب آهن
تئاتر را خودش یاد گرفت و با ابتکار خودش توانست علم بازیگری در تئاتر را بیاموزد چراکه آن زمان ها کلاسی برای هنرهای نمایشی در کشور رواج نداشته و استادی هم برای این کار نبود در اواسط کار حرفه ای از تدریس روش استانیسلاوسکی در کشور رواج پیدا کرد و او در نهایت به آلمان رفت تا معلومات اش را تکمیل کند یک ماه تمام در آلمان دنبال کار گشت و با اینکه در اپرای شهر هانوفر توانسته بود کلاس های هنری برود اما نمی توانست با شکم خالی هم زندگی کند در یک کارخانه ذوب آهن نزدیکی شهر کار پیدا کرد و ساعتی یک مارک در آنجا کارگری کرد و با روزی صرف یک وعده غذا توانست در این مدت زندگی کند در این میان زبان آلمانی را هم بیشتر آموخت و در آخر توانست در مدرسه شبانه فولکس هوخ شوله کلاسهای هنر برود. زندگی سخت و طاقت فرسایش درست بعد از قبولی در کنکور عملی و ثبت نام در این مدرسه شروع شد خودش این طور گفته بود :

"برنامه کلاسهای شبانه از ساعت ۵ بعد از ظهر تا ۱۲ شب بود و باید ۴۰ کیلومتر راه را بر می گشتم تا بتوانم صبح زود سر کار باشد برنامه ام را طوری تنظیم کرده بودم که در کارخانه به ازای کار بیشتری که انجام میدادم نیم ساعت زودتر بیرون بروم و چون سیاه و کثیف بودن باید حمام می کردم بعد دوان دوان به راه آهن می رفتم تا به کلاس برسم."

نگاهی به زندگی عزت الله انتظامی

بازگشت به وطن و بازی در سینما
وقتی به ایران بازگشت اوضاع کاملاً فرق کرده بود و سینما جای تئاتر را گرفته بود و هنر دوبله فیلم هم در کشور جا افتاده بود در سال‌های آغازین بازگشتش به کشور به ساختمان هنرهای زیبا رفت و در آنجا چند اثر را روی صحنه برد و برای اولین بار خودش تجربه کارگردانی تئاتر را چشید. بعد از آن سرک به دنیای دوبله زد و در فیلم مردی که رنج می برد به کارگردانی محمدعلی جعفری یکی از کاراکترها صداپیشگی کرد اما بنا به دلایل مختلف این کار را ادامه نداد و برای همین در نهایت به سینما کشیده شد. و در فیلم گاو بازی کرد اوج این قوت بازیگری را هم همانجا نشانمان میدهد که گاوش از طویله فرار کرده و او سراسیمه به منزل می رود و با بهت از طویله که بیرون می‌آید، در هم می‌شکند و می‌گویند که در نمیره... از این لحظه های اوج به کرات در سکانس های مختلف گاو پیدا می شود و نتیجه این می‌شود که عزت الله انتظامی با قدمی محکم وارد بدنه سینما می شود. بعد از گاو به آقای هالو می‌رسد و ثابت می‌کند که بازیگری اش درگاو یک اتفاق نبوده و واقعاً به قدرت و تکنیک های بازیگری واقف است. دو نقش متفاوت را در فیلم بازی می‌کند و فروش خوب آقای هالو در گیشه هم او را به بیشتر بین عامه مردم مشغول می‌کند و بازیگری قدر در بین سینمادوستان کشف می‌شود.

تحصیل در دانشگاه هنرهای زیبا
در همین سال‌ها بار دیگر تحصیلات آکادمیک بازیگری را در دانشکده هنرهای زیبا ادامه می‌دهد و بدون کنکور و به خاطر استعدادش وارد این دانشگاه شد دانشگاهی که در آن به طور مثال بهرام بیضایی استاد تاریخ تئاترش شد و خود انتظامی گفته بود که بیضایی بی شک به او نمره داد تا قبول شود و گرنه برگه اش در امتحانات نهایی نمره قبولی را نداشت.

برای دیدن خبرهای داغ،تصاویر و متن های زیبا به «کانال تلگرام ایرانی نیوز» بپیوندید
مطالب برگزیده
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
قوانین ارسال نظر
* مجله اینترنتی ایرانی نیوز نظراتی را که حاوی توهین یا افترا است، منتشر نمی‌کند.
* لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری کنید.
* نیازی به نوشتن نام و یا ایمیل نمی باشد،می توانید به صورت ناشناس نظر بدهید.