باور کردن خود باوری در نوجوانان

خودباوری
هدایت نشدن درست بضی از نیازهای نوجوانان می‌تواند باعث بروز نابسامانی‌های در آنها شود وقتی نوجوان نتواند باور درستی از خودش داشته باشد عواقبی به دنبال دارد که یکی از آنها آسیب پذیری و ناتوانی های روانی مانند سندروم ایمپاستر یا احساس تقلب یا وانمودگرایی است و می‌تواند قابلیت‌ها و در نهایت آینده و سرنوشت نوجوان را تحت تاثیر قرار دهد سندروم ایمپاستر برای اولین توسط کلانس و ایمز در سال ۱۹۷۸ مطرح شد در واقع یک احساس درونی فریبکاری است که در آن نوجوان با وجود قابلیت ها و موفقیت های زیادی احساس درونی خوبی نسبت به توانمندی ها و قابلیت های خود ندارد و موفقیت‌هایش را نتیجه کار یا تلاش بیش از حد نمی‌داند بلکه آنها را به شانس خطاهای کامپیوتری به طور کلی عوامل خارجی نسبت می دهد در واقع این افراد با وجود نشانه ها و تهدیدهای بیرونی باز هم فکر می‌کنند شایستگی استعداد و توانایی هایشان واقعی و با ارزش نیست.

چگونه اعتماد به نفس فرزندانمان را بسازیم؟
حس فریب کاری!
وقتی نوجوان فکر می‌کند تمام موفقیت‌های او به طور اتفاقی حاصل می‌شود این باور غلط در ذهن او پرورش می یابد که در واقع او از طریق توانایی‌های دروغینش دارد دیگران را فریب میدهد این باور ناکارآمد ع درونی سازی کسب موفقیت بیشتر و توانایی های نهفته در نوجوان می‌شود البته اختلال وانمودگرایی به دو دسته وانمودگرایی واقعی و راهبردی تقسیم می‌شود درباره مرگ های واقعی را به صورت منفی ارزیابی می‌کند تصورات دیگران را درباره موفقیت‌هایش غلط می‌پندارد و از این که دیگران به بی کفایتی او پی ببرند می ترسد در نتیجه این افراد موفقیت خود را درون این می کنند و همیشه از موفقیت یا شکست های آینده می‌ترسند اما در وانمودگرایی راهبردی فرد خود را به طور مثبت ارزیابی می‌کند بازخوردهای دیگران را درباره توانایی‌هایش می‌پذیرد و موفقیت‌هایش را قبول میکند.

مدیریت و مهار ارتباط
نوجوانی که چنین مشکلی در ارتباط خود دارد برای کنترل و مدیریت برداشت دیگران از خود و کنترل شکست احتمالی در روابط بین فردی و همچنین در مجامع عمومی خود را فروتن و متواضع نشان می دهد و متعهد است گران او را لایق تر از آنچه هست می‌پردازند وجود چند نشانه از نشانه های زیر در نوجوان نشان می دهد که مبتلا به وانمودگرایی یا سندروم ایمپاستر است:
● نوجوان خود را فریبکار و کلاهبردار می‌داند
● پاداش ها و تشویق ها را به سختی می پردازد
● خود را شایسته دریافت پاداش و تشویق نمی داند
● از ممتاز شناخته شدن می ترسد
● از شکست خوردن وحشت دارد
● می‌ترسد مبادا دیگران بفهمند و فاقد دانش و توانایی لازم است.

چگونه اعتماد به نفس فرزندانمان را بسازیم؟
چرا خودمان را باور نداریم؟
تحقیقات نشان می‌دهد میزان وانمودگرایی در نوجوانی به شیوه های فرزند پروری والدین بر می‌گردد والدینی که زیاد انتقاد می‌کنند تلاش فرزندانشان را نادیده می‌گیرند و عامل موفقیت را هوش ذاتی قلمداد می کنند در واقع به نوجوان می‌آموزند که در قبال شکست‌ها رفتارهای غیر قابل کنترل بروز دهد بنابراین زمینه را برای رشد نشانه‌های وانمودگرایی آماده می‌کنند و نوجوانی که به توانایی‌های خود اطمینان نداشته باشد و درباره توانمندی های هوشی اش دچار تردید باشد به مرور نوع خود ساختگی اعتماد به نفس و عزت نفس نامطمئن و ناکافی در ذهن شکل می‌گیرد که این پدیده هم اغلب منجر می شود نوجوان احساس کند هرگونه زحمت و تلاش بی نتیجه بوده اما واژه با هر تکلیف و فعالیت جدی آمادگی او را برای شکست خوردن بیشتر و بیشتر می کند تلاش و کار سخت احساس بی اعتمادی اعتقاد به شانس و اقبال و استفاده از کارهایی برای مقابله با پیامدهای منفی از عواملی هستند که باعث تقویت و تداوم وانمودگرایی در نوجوان می‌شود در واقع تلاش و کار سخت از طریق پنهان کردن ترس نمود که باعث تداوم بیشترین مشکل می‌شود به این صورت که فرد با انجام کار اضافی را از بروز ترس وانمودگرایی جلوگیری می‌کند.

چگونه اعتماد به نفس فرزندانمان را بسازیم؟
بی اعتمادی
احساس بی اعتمادی هم اغلب باعث جلوگیری از اظهار نظر داشتن شجاعت لازم برای ابراز عقیده و باورهای واقعی فرد وانمود گران می شود زیرا به او کمک می کند تا توانایی های ذهنی اش را دست کم بگیرد به دیگران توضیح دهد چگونه می تواند به درستی او را بشناسد و به او اعتماد داشته باشد این الگوی رفتاری مانع شناخت صحیح این افراد از طرف دیگران می‌شود اعتماد به شانس و اقبال همزمانی باعث تقویت وانمودگرایی و نداشتن خودباوری می شود که نوجوان را به طور اتفاقی با تحسین و تشویق افراد مورد قبول است مثل والدین مواجه شود همچنین وانمودگرایی باعث می‌شود فرد انگیزه بالایی برای جلوگیری از ترک شدن از سوی دیگران پیدا کنند و به دلیل فشار تمایل به پیشرفت و موفقیت به راهبردهای دیگر متوسل است که در نهایت اجازه نمی دهد که به درستی خودش را بشناسد برای مثال نوجوانی که از دستیابی به موفقیت اجتناب می‌کند سعی دارد روابط اجتماعی کمتری هم داشته باشند