شاخه| مجله اینترنتی و نشر دیجیتال برخط خانواده و سبک زندگی

شاخه| مجله اینترنتی و نشر دیجیتال برخط خانواده و سبک زندگی

کد خبر: ۲۵۳۲
تاریخ انتشار: ۰۴ مرداد ۱۳۹۷ - ۰۵:۰۱ - 26 July 2018
پ
جملات و دلنوشته هایی را برای شما دوستان اماده کرده ایم ، امیدوارم لذت ببرید

جملات زیبا و دلنوشته های زیبا برای عاشقان اقا امام رضا که میخواهند برای یکدیگر یا برای تولد اقا استفاده کنند

 

جملات و دلنوشته های زیبا در مورد آقا اما رضا

گفتم اینجا تا مشهد چقدر راه است؟!

گفت: آنقدر که بگویی.

السلام علیک یا علی بن موسی الرضا (ع)

دلم هوای تو کرده شه خراسانی ..

چه می شود که بیایم حرم به مهمانی...؟

دلم زکثرت زشتی بریده آقاجان...

عنایتی که بیایم، تویی که درمانی....

همیشه از حرمت ، بـوی سـیـب مـی آیـد

صـدای بـال مـلـائـک ، عـجـیـب مـی آیـد !

سـلـام ! ضـامـن آهـو ، دل شـکـسـتـه ی مـن ،

بـه پـای بـوس نـگـاهـت ، غـریـب مـی آیـد

طـلـای گـنـبـد تـو ، وعـده گـاه کـفـتـرهـاسـت

کـبـوتـر دل مـن ، بـی شـکـیـب مـی آیـد

بـرات گـشـتـه بـه قـلـبـم مُـراد خـواهـی داد

چـرا کـه نـالـه ی «امّـن یُـجـیـب» مـی آیـد ...

دنیا به رویم بسته باشدمهم نیست. . .

چون در حرم تو همیشه باز است آقا جان . . .

 

 

هلن کلر کیست, معلم هلن کلر

جملات و دلنوشته های زیبا در مورد آقا اما رضا

قطعه ای از بهشت، باید هم این گونه باشد.

و مگر می شود قطعه ای از بهشت روی زمین باشد و شلوغ نباشد؟!

آنجا همیشه شلوغ است و چه زیباست که این حالت توفانی همیشه در سیطره ای عرفانی است. وقتی که می رسی و روبه روی ضریح می ایستی؛

وقتی که می بینی دست های قد کشیده را که به طرف ضریح می روند؛

وقتی می بینی ضریح نقطه ای شده است شبیه به مرکز یک پرگار و گویی تمام اشیا در اطراف را به طرف خود می کشد؛

وقتی می بینی حتی انگار آینه کاری ها و نقش و نگارها دوست دارند کنده شوند و به طرف ضریح بروند و حتی تمام حروف و واژه های متبرک در اطراف دوست دارند به حرکت درآیند؛

وقتی حس می کنی این مرکز ثقل منتظر آمدنت بوده است و وقتی حس می کنی، غریب طوس همچنان غریب است و تمام این آشنایان، تمام روشنایی ها، مثل وطن او نیست؛

اینجاست که چشم هایت خود به خود می جوشند و دست هایت به طرف ضریح قد می کشند؛ گویی این غریب، تمام غربا را در آغوش مهربان خود کشیده است.

حاجتت را بگویی یا نگویی مهم نیست؛

سلام که بدهی، حس می کنی آنجا وطن توست.

تنها کافی است بگویی «اَلسَّلٰامُ عَلَیک یٰا عَلِی ابْنَ مُوسَی الرِّضٰا الْمُرْتَضٰی».

 

هلن کلر کیست, معلم هلن کلر

جملات و دلنوشته های زیبا در مورد آقا اما رضا

بازمسیحا نفسی آمد. آمدی و تمام عطرها به دنبالت. عطر سیب ،یاس،محمدی،وعطری از بهشت.

وقتی به حرمت می روم، از دست صیاد روزگار آهو صفت می دوم و خود را به آغوشی می اندازم مهربانتر از آغوش مادر و از آنجا بوی خدا می آید،بوی علی ،بوی زهرا،حسن و بوی سیب،بوی حبیبم حسین .که آنجا فرشته صفتی به جسم خالیم روحی تازه بخشد.که کوله بار دردهایم را لحظه ای بر زمین بگذارم و نفسی تازه کنم.

می آیم با کوله بارم تابگویمت که تمام دار وندارم همین است.

ای امیدم میلاد توست.شاید بتوانم در این ساعت دردهایم را فراموش کنم.

وقتی قدمگاهت را بیاد می آورم،احساس غرور می کنم که بوسه بر جای پای پسر زهرا می زنم.پایی که آرزو می کردم ،ای کاش روی چشمانم می گذاشتی تا لایق دیدن روی مهدی شود.آن خاک را چون مرهمی به چشمانم می کشم که از گریه انتظاربه دیدگان یعقوب شبیه شده

کبوتران حرمت هر کدام برگیست از کتاب کرمت .که پر کشان از بالای سرم می روند و با زبان بی زبانیشان با من رازها می گویند و به من می گویند:ما بهشت خود را یافتیم.تو فکری به حال خود کن.

رضا جان از بچگی با کرمت آشنایم.آن زمانیکه پدر مرا بلند می کرد و روی شانه اش می نشاند تا بوسه بر صدفی بزنم که دردانه مروارید جسمت در آن آرمیده.و من با تمام شور و شوقم بوسه ای معصومانه بر ضریحت می زدم.رضا جان پاک،ساده،عاشقانه می گویم:با آمدنت روی تمام آبرومندان عشق را سفید کردی و با رفتنت دیدگان عشق تاریک و سرد شده.

 

هلن کلر کیست, معلم هلن کلر

جملات و دلنوشته های زیبا در مورد آقا اما رضا

ای آشنای غریب، ای عصمت هشتم، ای غریب الغربا، ای شمس الشموس و ای مولای من! کوچه های نیشابور، هنوز بوی کلام عطرآگین تو را دارد. هر روز که خورشید خراسان، سینه ریز زرینش را از شوق می درد و انبوه دانه های طلایی اش از فراز آسمان بر حَرَمت می پاشد، کبوتر دل، بهانه کنان به سوی حرم تو پر می کشد و به سوی دانه های مِهری می رود که برایش می پاشی.

یا امام رضا اگر بناست كه لطف كسی به ما برسد

خدا كند فقط از جانب شما برسد

خواه منت ِ بیگانه گردنم باشد

 

هلن کلر کیست, معلم هلن کلر

جملات و دلنوشته های زیبا در مورد آقا اما رضا

از نگاه کردن به عقربه هاي دقيقه شمار ساعت که خسته شوي، از لحظه هاي تنهايي و بي همراهي که خسته شوي، از بغض هاي فرو مانده در گلويت که خسته شوي، از لبخندهاي تلخ مصنوعي ات که خسته شوي، از ترس هاي کودکانه هميشگي ات که خسته شوي، از دلگيري هاي مُدامت که خسته شوي، از چشم هاي دل نگرانت که خسته شوي، از پاهاي خسته در راه مانده ات که خسته شوي، از ناصبوري هايت که خسته شوي، از نارفيقانت که خسته شوي، از دنياي بي روحت که خسته شوي، از هجوم نامهرباني هاي دنيا که خسته شوي، از آرزوهاي کالت که خسته شوي، اصلاً از دنيا که "بريده" باشي، آن وقت دلت مي خواهد بروي يک جايي مثل حرم، بنشيني يک جاي دنج توي صحن؛ زل بزني به تک تک آدم هايي که نمي داني چه روزگاري دارند، زل بزني به کبوترهايي که گاهي دلت مي خواهد جاي آن ها باشي، زل بزني به آسمان آرامِ حرم و کلي عشق، مهرباني و اميد از آسمانش هديه بگيري ... نه! اصلاً بگذار يک جور ديگر بگويم...

 

برای دیدن خبرهای داغ،تصاویر و متن های زیبا به «کانال تلگرام ایرانی نیوز» بپیوندید
مطالب برگزیده
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
قوانین ارسال نظر
* مجله اینترنتی ایرانی نیوز نظراتی را که حاوی توهین یا افترا است، منتشر نمی‌کند.
* لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری کنید.
* نیازی به نوشتن نام و یا ایمیل نمی باشد،می توانید به صورت ناشناس نظر بدهید.