شاخه| مجله اینترنتی و نشر دیجیتال برخط خانواده و سبک زندگی

شاخه| مجله اینترنتی و نشر دیجیتال برخط خانواده و سبک زندگی

کد خبر: ۱۷۶۵۲
تاریخ انتشار: ۲۱ شهريور ۱۳۹۹ - ۲۰:۱۱ - 11 September 2020
پ
من تونیا هستم یک کمدی سیاه زندگی نامه ای است که در سال 2018 منتشر شد. کارگردان آمریکایی این فیلم، کریگ گیلسپی این اتوبیوگرافی را بر اساس زندگی تونیا هاردینگ یکی از قهرمانان اسکیت روی یخ آمریکا و مخاطراتی که او را برای همیشه از این مسابقات محروم کرد، می سازد.نخستین اکران فیلم من تونیا هستم در جشنواره بین المللی فیلم تورنتو بود  و بعد از آن اکران خود را در سرتاسر آمریکا آغاز کرد. فیلم من تونیا هستم توانست جایزه اسکار بهترین بازیگر مکمل زن را برای بازی الیسون جنی در نقش لاونا هاردینگ مادر تونیا، کسب کند.

من تونیا هستم؛ قهرمان اسکیت روی یخ،

در شروع فیلم من تونیا هستم نوشته می شود بر اساس داستان کنایه آمیز، بحث های شدید و مصاحبه های کاملا واقعی با تونیا هاردینگ و جف گیلولی .  فیلم با  مصاحبه هایی از تونیا، لاونا هاردینگ مادر تونیا، همسر تونیا، مربی اش دایانا راولیسون و شان ریکاردت بادیگارد تونیا آغاز می شود.حرف های ضد و نقیض که تنها چیزی که از این مصاحبه ها دستگیرمان می شود این است؛  روایت های چندگانه و نامعتبر. چون هر کدام از آنها دربار حادثه ای که برای تونیا و نانسی (رقیب او برای المپیک) رخ داده است، روایت متفاوتی از دیگران دارد.با مجله اینترنتی شاخه همراه باشید.

کریگ گیلپسی کارگردان فیلم من تونیا هستم در کنار استیون راجرز فیلم نامه نویس توانسته است یک اتوبیوگرافی را در قالب طنز خلق کند که با پردازش دقیق و چیدمان کار آمد در نهایت مخاطب را به همذات پنداری با تونیا وامیدارد. کریگ گیلپسی با انتخاب هوشمندانه  ژانر کمدی برای این زندگینامه  به جای قالبی  تراژیک و غم انگیز در تاثیر گذاری این فیلم بسیارکمک بسیاری کرده است.

من تونیا هستم؛ قهرمان اسکیت روی یخ،

این کارگردان بعد از ساخت و اکران این فیلم، با واکنش تند  منتقدان و بسیاری از مردم  آمریکای پس از شنیدن ساخت فیلمی بر اساس زندگی تونیا هاردینگ روبرو شد، از آنجا که به باور آنها زنی که با ناجوانمردی دررقابت با نانسی کریگان توانست خود را به مرحله نیمه نهایی برساند، لایق ساخت فیلمی بر مبنای زندگی اش نیست. و اصلا تونیا چه چیز را برای عرضه به جهان دارد؟! سوالی که مخاطب هم در ابتدای فیلم با نگاهی کاونده به تماشا می نشیند در پی یافتن پاسخ اوست.

استیون راجرز نویسنده فیلمنامه من تونیا هستم که پیش از این در کمدی های پر مخاطب اعتبار ویژه ای در ساخت کمدی های رمانتیک برای خود رقم زده بود، این بار با نوشتن فیلمنامه این فیلم که جرقه اصلی آن پس از مشاهده فیلمی مستند درباره  اسکیت روی یخ که در آن به تونیا هاردینگ اشاره می کند، بر آن می شود که با تونیا و همسر سابق او جف نیکولی دیداری داشته باشد تا بتواند قصه اصلی را از زبان این دو روایت کند. اما روایت هایی که از جانب مصاحبه شوندگان به این فیلمنامه نویس ارایه می شود به قدری با هم تفاوت داشت که پیچیدگی و چند بعدی بودن این ماجرا و هم چنین جذابیت آن را برای ساخت یک اثر کمدی سیاه بیشتر  کرد.

من تونیا هستم؛ قهرمان اسکیت روی یخ،

 درخشش الیسون جنی در نقش مادر تونیا هم در فیلم من تونیا هستم، مدیون  هوشمندی نویسنده  فیلمنامه، استیون راجرز است. او نقش لاونیا هاردینگ را به گفته خودش برای این بازیگر نوشته است. الیسون جنی در این نقش خوش درخشید و توانست جوایز ارزنده ای را در جشنواره ها برای با زیگر نقش مکمل زن از آن خود کند. الیسون جنی در خلق لاونا با آن بددهانی، تلخی و عبوس بودن و سیگار کشیدن های مداوم و نگاه هایی از سر بی تفاوتی همانقدر با قدرت عمل کرده است که مارگو رابی در به چنگ خویش در آوردن  نقش تونیا هاردینگ.

تونیا هاردینگ که اول شدن در مسابقات دیترویت را به گفته ی رسانه های دهه نود آمریکا با ناجوانمردی و شکستن زانوی رقیب خود نانسی کریگان به دست آورد مسیولیت این حمله را به عهده جف همسر سابق خود می اندازد و به رسانه ها اعلام می کند که از داستان حمله جف به نانسی بی اطلاع بوده است.

من تونیا هستم؛ قهرمان اسکیت روی یخ،

با این همه او بعد از پایان یافتن مسابقات المپیک در دادگاه آمریکا محکوم  به تعلیق دایمی از بازی در مسابقات اسکیت  روی یخمی شود. برای خود تونیا این اتفاق بدترین پیشامد زندگی او بوده است.


بیشتر بخوانید: جوکر تراژدی تحقیر و طرد شدگی 


پل والتر هاسر در نقش شان و بادیگارد تونیا، نیز توانست با بازی خود توجه ها را به خود جلب کند،  او با سبکسری و حماقتی که از کاراکتر   شان برادکت  ارایه  می دهد،   تبدیل به مردی رقت بار و ساده لوح  می شود که برای مخاطب  باور اینکه در زیر تمام این اتفاقات  شوم او تعین کننده بوده است، کمی سخت است.

من تونیا هستم؛ قهرمان اسکیت روی یخ،

طعنه ای به جامعه آمریکا؛  شکستن دیوار چهارم

یکی از ترفندهایی که کریگ گلیپسی در فیلم من تونیا هستم به کار می برد شکستن دیوار چهارم و صحبت کردن مستقیم شخصیت های فیلم با مخاطب و رو به دوربین است، که به مستند گونه گی این روایت کمک شایانی کرده است.  بیشتر از همه این جف و تونیا  هاردینگ هستند که هنگام خودگویی و مرور افکاری که در سرشان است به دوربین نگاه می کند و با مخاطب فرضی نقشه های خودرا با او مطرح می کنند.

من تونیا هستم؛ قهرمان اسکیت روی یخ،

در فیلم من تونیا هستم، ضد قهرمان ها از قالب تیپیکال و کلیشه ای خود بیرون می آیند و تبدیل به کاراکترهای می شوند که نمونه آنها را شاید بتوان فقط در جامعه وقت آمریکا و در دهه نود دید. زمانیکه که مناسبات اجتماعی و تعارفات رسمی دختری با استعداد را به خاطر نداشتن خانواده ای خوب طرد می کند. مادر تونیا با آن پالتوی خز، موهای کوتاه و عینک درشت با طوطی ای بر روی شانه اش، یکی از آن شخصیت های دست اول سینمای کمدی و درام است که به تنهایی با گفتن چند کلمه مخاطب را به خنده می اندازد. فیلم من تونیا هستم از نظر کمدی سیاهی که به جامعه  وقت آمریکا طعنه می زند در رده فیلم هایی چون گرگ وال استریت قرار می گیرد با همان کنایه ها و طنزها. مردم یا عاشق تونیا هستند یا از او متنفرند مثل مردمی که یا عاشق آمریکا هستند یا از آن متنفراند . تونیا نماد آمریکاست. او که پنجمین بچه از همسر چهارم لاونا هاردینگ است کودکی سختی را گذرانده است  و از خودش می پرسد "تصور مردم از من چی بود؟  من یک آدم واقعی ام. من هیچوقت بابت بیچارگی و بی پول بزرگ شدنم عذر خواهی نمی کنم و نکردم"

من تونیا هستم؛ قهرمان اسکیت روی یخ،

تونیا یک آمریکایی بدون خانواده است. وقتی که مسیول فدراسیون اسکیت از او یک خانواده ی آمریکایی می خواهد که بتواند اعتبار کشورش آمریکا را در جهان به عنوان نماینده این کشور حفظ کند او در جواب می گوید که "من یک خانواده ی خوب آمریکایی ندارم". مادر برای او "هیولایی" است که همیشه او را مورد آزاد و اذیت قرار داده است و پدر مردی بی تفاوت که او را در کودکی ترک کرده است. جف هم از این داستان مستثنی نیست . تونیا درست وقتیکه از مادر به جف پناه می برد دوباره مورد آزار و اذیت قرار می گیرد. تم  طنز و کاربردی در فیلم تونیا باعث نمی شود که آسیب های فیزیکی جف و مادر به تونیا، نادیده گرفته شوند. آنها در قالب یک کمدی سیاه به مراتب برای مخاطب  گزنده تر هستند.

من تونیا هستم؛ قهرمان اسکیت روی یخ،

در آغاز فیلم من تونیا هستم کارگردان  با قاب هایی مربعی شکل شخصیت های فیلم را به ما معرفی می کند. در این میان کاراکتر لاونا هاردینگ مادر تونیا بیشتر از بقیه به عنوان یکی از اهرم های کلیدی در شخصیت پردازی تونیا به چشم می آید. او که حالا همسر ششم خود را اختیار کرده است خود را مقصر آنچه بر سر تونیا رفته است نمی داند. او کتک زدن تونیا را کتمان می کند و از آنها به اختلافات ساده که در هر خانواده آمریکایی وجود دارد یاد می کند. با این حال در کودکی تونیا بیشتر آسیب ها از وجود مادری متزلزل، خشن و بدون عاطفه یست که دختر چهار ساله خود را تنها به این دلیل به کلاس اسکیت می فرستد که بتواند هویت خود را به عنوان یک انسان ثابت کند که توانسته است از یک کودک قهرمان بسازد! برای او مادربودن، ساختن یک  قهرمان اسکیت از تونیا و ابزاری شدن او برای رسیدن به خواسته های او .

من تونیا هستم؛ قهرمان اسکیت روی یخ،

 مصاحبه و بعد  فلاش بک ؛ چهل سال قبل

 در فیلم من تونیا هستم کریگ کلیپسی با فلاش بکی به چهل سال قبل قصه خود را روایت می کند. تونیا به همراه مادرش در اورگن در ایالت پورتلند آمریکا زندگی می کنند. بیشترین چیزی که آنها را مربوط به طبقه خود با همان مخاطرات می کند فقر آنهاست. مادر تونیا که پیشخدمت رستوران است  با مخارج شخصی خود، و با وجود مخالفت مربی اسکیت که سن تونیا برای ورود به زمین یخ مناسب نیست؛ او را راهی زمین یخ می کند. تونیا زودتر از بقیه  هنر آموزان بازی ای را شروع می کند فقط برای رهایی از واقعیت آنچه که هست. او که به گفته لاونا هر چه بیشتر عصبانی می شد بیشتر اسکیت بازی می کرد، مجبور به ترک تحصیل می شود تا بتواند اسکیت بازی کند.

من تونیا هستم؛ قهرمان اسکیت روی یخ،

اسکیت بازی در زمین یخ برای تونیا یک مبارزه با زندگی بود. تونیا  را به عنوان نقابی برای موجودیت خود و ارج نهادن به خود به عنوان یک انسان یدک می کشد.تونیا که از کودکی با فقر دسته و پنجه نرم می کرده است در مدرسه توسط دوستانش آَشغال سفید پوست( یک لفظ تحقیر آمیز نژادی که به سفید پوستان فقیر در جنوب آفریقا گفته می شود) نامیده می شود، از پس هزینه های ساخت لباس پوستی برای شرکت در مسابقات اسکیت روی یخ کودکان بر نمی آید و پدربا پوست خرگوش هایی را که شکار کرده است لباسی برای او می سازد که  در نهایت مورد تمسخر هم سن و سالانش است.

در این بین تنها چیزی که سردی نگاه و شخصیت لاونا را برای تونیا پوشش می دهد و در تضاد کامل اوست دایانا راولیسون مربی جوان و مهربان تونیا است. او که در لیست یکی از مصاحبه شوندگان ابتدای فیلم حضور دارد همچنان به استعدا شگرف و فوق العاده ی شاگرد خود ایمان دارد و معتقد است که در نهایت این جامعه آمریکایی است که تونیا را از قهرمان شدن و رسیدن به رویایی که در سر داشت بازداشت. جامعه ای که مادری بی عاطفه را  وا می دارد که تمایلات انسانی کودک خود را برای رسیدن به جاه طلبی های اش از بین ببرد.

من تونیا هستم؛ قهرمان اسکیت روی یخ،

تونیا  هاردینگ که اولین زنی در آمریکا بود که توانست حرکت " تریپل اکسل" (حرکتی با سه دور چرخش) را انجام دهد از زبان مربی دلسوز خود چون یک اسطوره در انجام  این حرکت جلوه می کند.

آشنایی تونیا با جف در پونزده سالگی و در پیست اسکی رخ می دهد.  جف که در مصاحبه خود،  خود را در بیست و سه سالگی منفور ترین مرد دنیا می داند، به گفته دوست اش شان شیفته و عاشق تونیا است. او مانند تونیا پسری فقیر است که با تعمیرات ماشین امور خود را می گذراند. در اولین ملاقات جف و تونیا  که مادر تونیا حضور دارد  هم  دست از تحقیر دختر خود برنمی دارد.

" این حتی نمی تونه باغبونی باشه که خودش رو نجات بده پس مجبوری خودت باغبونی کنی" و با این حرف تونیا را به سرپرست و تصمیم گیرنده بعدی خود می سپارد! در نهایت تونیا که از آزارهای نابرادری اش کریس و تحقیرهای مادرش به تنگ آمده است به اولین مردی که او زیبا می نامد دل می بازد و وارد رابطه می شود. رابطه ای که با مخاطب قرار دادن دوربین و گفتن " او فقط گاهی کتکم می زنه " بی سر و سامانی خود را نشان می دهد. با این همه تونیا که از مادر و تنها شخص خانواده خود چیزی جز خشونت ندیده است با خودش فکر می کند که شاید این روال طبیعی یک دوست داشتن است. "مادرم مرا دوست دارد و من را کتک می زند، جف هم من را دوست دارد و من را کتک می زند."

من تونیا هستم؛ قهرمان اسکیت روی یخ،

در فیلم من تونیا هستم، حضور مادر و بعد جف است که از تونیا دختری پرخاشگر می سازد که گاهی نمی تواند کنترل امور را به دست بگیرد. متناقض اینجاست که مادر تونیا مدعی است که به او در زمین اسکیت انگیزه می دهد.  یکی از کلیدی ترین و استعاری ترن  این دیالو گ هایی که چکیده ای است از  این مادر و تفکراتش نسبت به دخترش هست  در اینجا نهفته است " اگر کسی به او بگوید که تو نمیتونی انجامش بدی، اون نمی تونست انجام ش بده "

مسابقات اسکیت نمایشی امریکا 1986؛ تونیای بی مصرف

تونیا بر خلاف توقع داوران که از او می خواهند حرکات سنتی را انجام دهد، حرکت "تریپ اکسل " را می زند و مورد استقبال قرار نگرفته و بازی را می بازد. او که حالا سیگار می کشد و تبدیل به زنی بالغ و پرخاشگر شده است از جانب مادر همچنان در آزار است. پدر تونیا دیگر هیچ پولی برای مخارج تونیا پرداخت نمی کند و مادر هم از هر پنی که صرف پیشرفت تونیا در اسکیت کرده است پشیمان است. او به دختر خود حمله می کند و چاقویی را به سمت او پرت می کند.

من تونیا هستم؛ قهرمان اسکیت روی یخ،

 در نهایت به درخواست جف تونیا به همراه او به خانه ای جدید نقل مکان می کند و برای مدتی از مادرش فاصله می گیرد. او که  با خیاطی کردن لباس های مسابقاتش را خودش می دوزد  از داروان درست به همین دلیل،  امتیازی نمی گیرد؛ چراکه هیچ چیز او مطابق معیارهای سنتی نیست. او درزمین بازی موسیقی هوی متال گوش می کند، لاک آبی می زند  ولباس هایی منحصر به فرد می پوشد.  در سکانسی در اتاق رخت کن که مربی اش به او می گوید که "شاید اگر یک لباس بهتر می پوشیدی امتباز بهتری بهت می دادن" کریسی گلیبسی آمریکایی را به ما معرفی می کند که در آن تشریفات فراتر از انسانیت است.

من تونیا هستم؛ قهرمان اسکیت روی یخ،

تونیا قبل از ورد به روی زمین  در مسابقات آمریکا در ایالت مینه سوتا با تماشاچی مواجه می شود  که را" تونیای بی مصرف" می خواند و بعد مادر تونیا را می بینیم که در پشت پرده این اتفاق است. اتفاقی که دست مایه ای می شود برای برد تونیا و زدن درست حرکت تریپل. اما تغییر جهت اصلی  در این برهه از زمانی از زندگی  تونیا در رابطه  اش با جف است.  جف به گفته تونیا حالا برای کتک زدن نیازی به دلیل نداشت و از نظر هر دو حرکت " تریپل" بود که همه چیز زندگی این دو عوض کرد!

المپیک زمستانی  آمریکا 1992 ؛  آغاز فرو پاشی روانی تونیا

تونیا در این دوره از مسابقات نفر چهارم می شود و پشت سر نانسی کریگان  قرار می گیرد. برای او دلیل این شکست خراب بودن تیغ اسکتیش است اما در فلاش بکی که  فیلمساز من تونیا هستم به مخاطب می دهد، مشکلات  حاکم بر زندگی  شخصی او و تمرینات کم دلیلی اصلی این شکست است. تونیا که حالا حکمی از دادگاه برای نزدیک نشدن جف یه خودش گرفته است توسط او و به واسطه زور به داخل ماشینش می رود و زمانی که نیاز به اعتماد پلیس های محلی دارد آنها بدون توجه به خونریزی صورت او جف را رها کرده و به راه خود می روند.

اعتماد تونیا به  نیروهای دولتی از همین دست اعتماد او به رسانه هاست. او می داند که رسانه ها نانسی را یک پرنسس می دانند و او را موجودی بی ارزش چون پول بیشتری برای پوشش خبری آنها دارد و روزنامه ها یشان به فروش می رسد.

من تونیا هستم؛ قهرمان اسکیت روی یخ،

بعد از شکست تونیا او به پیشخدمت شدن رستوران، شغل مادرش، روی می آورد. چون کسی برای قرارداد بستن با او داوطلب نمی شود. مربی قدیمی او به سراغش می شد و نوید  به تاخیر افتادن مسابقات المپیک و برای چهار سال  را می دهد و از تونیا می خواهد که دوباره شانس خود را امتحان کند. تونیا هر روز را به تمرین روی زمین یخ سپری می کند تا اینکه یکی از مقامات فدراسیون اسکیت روی یخ از او می خواهد که  یک خانواده ی خوب آمریکایی داشته باشد، چون چیزی که اهمیت دارد تنها اسکیت روی یخ نیست! تونیا برای دست و پا کردن خانواده خوب امریکایی به سراغ مادرش می رود اما دوباره از او ناامید شده و به جف که حالا از هم جدا شده اند پناه می برد.

من تونیا هستم؛ قهرمان اسکیت روی یخ

مسابقات المپیک نروژ 1993 ؛  محاکمه تونیا  و تعلیق

در مسابقات قهرمانی پورتلند، تونیا از از پلیس محلی یک نامه تهدید دریافت می کند. این نامه جف را بر آن میدارد تا به همراهی  دوستش شان، ترتیب نامه ای برای نانسی  کریگان را بدهد. شان افرادی را استخدام می کند و در نهایت بدون در جریان گذاشتن تونیا و جف نقشه را عوض کرده و حمله به نانسی را ترتیب می دهد. تونیا حتی وقتی که از جانب رسانه ها احاطه شده است هم از دست آزار و اذیت مادرش در امان نیست، او برای گرفتن اعتراف از تونیا از  ابزار مادرانه اش استفاده می کند و او را فریب می دهد ودر نهایت هم  بعد از خبر ساز شدن تونیا و محاکمه ارتباطش با او را قطع می کند.

د ر مسابقات المپیک نروژ ، 1993 نانسی کریگان   بهبود یافته و در مسابقات حضور دارد، و حضور او و همینطور فشار رسانه  ها، استرس زیادی را برای تونیا رقم زده است. او حتی قادر نیست  بند کفش اسکیت اش را ببندد و در نهایت در مقام هشتم مسابقات قرار می گیرد در حالیکه نانسی سوم شده و مدال نقره دریافت می کند.  در دادگاه محاکه تونیا که بعد از مسابقات المپیک صورت می گیرد قاضی بی توجه به ناله های او،  به استعفای او از انجمن اسکیت روی یخ  آمریکا حکم می دهد.

من تونیا هستم؛ قهرمان اسکیت روی یخ،

من تونیا هستم؛ یک مادر

 در فیلم من تونیا هستم، تونیا درست در زمانیکه مخاطب فکر می کند او  دیگر چیزی برای باختن ندارد به بوکس روی می آورد! و همچنان برای زندگی و زنده ماندن مبارزه می کند. در پی اطلاعاتی که در پایان فیلم و بنا بر سبک زندگی نامه ای فیلم داده می شود تونیا حالا به همراه فرزند خود در ایالتی در آمریکا زندگی می کند. او که به کار نقاشی منظره و نقاشی ساختمان مشغول است قبل از هر چیز در دنیا می خواهد که برای کودکش یک مادر خوب باشد. چیزی که خود از داشتن آن محروم بود و زندگی طلسم زده ای را برایش به ارمغان آورد. تونیا هاردینگ  که تنها زنی بود که حرکت چرخشی "تریپل" را با مهارت و بدون نقص انجام می داد وبه این دلیل او را  "چارلز بارکلی " اسکیت نمایشی(بسکتبالیست معروف آمریکایی) صدا می زدند، بدو هیچ اغراقی  اگر  که در محیط بهتر با خانواده ای متناسب رشد می کرد، عاقبتی چنین تلخ در انتظارش نبود و حالا یک قهرمان ابدی بود

برای دیدن خبرهای داغ،تصاویر و متن های زیبا به «کانال تلگرام ایرانی نیوز» بپیوندید
مطالب برگزیده
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
قوانین ارسال نظر
* مجله اینترنتی ایرانی نیوز نظراتی را که حاوی توهین یا افترا است، منتشر نمی‌کند.
* لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری کنید.
* نیازی به نوشتن نام و یا ایمیل نمی باشد،می توانید به صورت ناشناس نظر بدهید.