مجله اینترنتی شاخه:  پلنگ سیاه  جدیدترین کاراکتر از سری داستان های مصور کمپانی مارول فیلمی اکشن و ابر قهرمانی است که برگرفته از کامیک های مارول با همین نام  Black  Panther گرفته شده است . این فیلم محصول کشور آمریکاست که در سال 2018 منتشر شد.  فیلم پلنگ سیاه که  کمپانی والت دیزنی انتشار آن را برعهده گرفته بود ساخته کارگردان آمریکایی رایان کوگلر است  و جو رابرت کول نویسنده ی فیلم نامه این اثر  ابر قهرمانی  است. در این فیلم بازیگرانی چون چادویک بوزمن،  مایکل بی جوردن ، لوپیتا نیونگو و دانای گویرا به ایفای نقش می پردازند. فیلم پلنگ سیاه مقام نهمین فیلم پرفروش تمام تاریخ سینما را از آن خود کند. همچنین در سال 2018 دومین  فیلم پرفروش در آمریکا و کانادا شد. فیلم پلنگ سیاه  در نود و یکیمن مراسم اسکار موفق به دریافت نامزدی در 7 رشته شد.

اولین بار ایده ساخت فیلمی با محوریت شخصیت پلنگ سیاه را" وسلی اسناپیس"  مطرح کرد . وسلی اسناپیس بازیگر و رزمی کار آمریکایی است  که به خاطر بازی  در  مجموعه فیلم های " تیغه" شناخته می شود  (تیغه فیلمی خون آشامی و ابر قهرمانی است به کارگردانی "استیون نورینگتون " که محصول 1998 و کشور آمریکاست . ) در سال 1992  تلاش های زیادی برای ساخت فیلمی سینمایی بر مبنای شخصیت پلنگ سیاه کرد که  این تلاش ها  در نهایت به تمامی به نتیجه ماند . او در مراحل پیش تولید ساخت اثر از ساختن آن منصرف شد چرا که هر بار به در بسته می خورد و همچنین پس از حضور در سری فیلم های " تیغه "  و کسب شهرت جهانی برای خود، علاقه خود به ساخت این اثر را از دست داد. در سپتامبر 2005 کمپانی مارول  پلنگ سیاه را به عنوان یکی از ده کارکتر ابر قهرمان  دنیای مارول معرفی کرد اما همچنان هیچ تصمیمی مینی بر ساخت اثری منحصر به فرد و بر مبنای این شخصیت گرفته نشده بود.

سپس پس از گذشت دو دهه از ساخت مجموعه " تیغه"  و اولین تلاش ها برای پرورش شخصیت پلنگ سیاه توسط وسلی اسناپس،  و مطرح شدن و بازده جهانی داشتن فیلم های ابر قهرمانی، سرانجام  دستور ساخت این  اثر مجددا مورد بررسی قرار  گرفت. نه با حضور وسلی اسنایس که بازیگری سیاه پوست که چهره شناخته شده ای نداشت یعنی؛ چادویک بوزمن.

 چادویک بوزمن اولین  تجربه  قابل ذکر بازی خود را  در فیلم "  کاپیتان آمریکا، جنگ داخلی ، " انجام داد آن هم نه در نقشی کلیدی و مهم بلکه نقشی فرعی که حضوری کوتاه در نیمه آخر فیلم داشت.  البته باید گفت   هر چند که چادویک بوزمن ،  در  فیلم  " کاپیتان آمریکا، جنگ داخلی " یک نقش فرعی را به عهده داست اما  در واقع همین نقش بود ،  که  دست مایه ای شد برای بازی در نقش اصلیی فیلم پلنگ سیاه . او که با واکنش های مثبت مخاطبین خود برای این نقش کوتاه (پلنگ سیاه )  روبرو شده بود  بازی در یک  نقش مستقل در فیلم پلنگ سیاه که  به منزله جهشی بزرگ بود را  مدیون  توانایی های خود است .  چادویک بوزمن در فیلم پلنگ سیاه در نقش تچالا یا همان پلنگ سیاه همان ویژگی هایی را در بازی خود ظاهر می کند که واسلی اسناپیس ، ابر قهرمان شناخته شده و مردمی ، اگر برای این نقش را به عهده می گرفت، می توانست به نمایش بگذارد. فیلمبردای فیلم پلنگ سیاه  از زانویه 2017 آغاز شد و در آوریل همان سال به پایان رسید.استودیو های "پاین وو" "آتلانتا" و "بوسان" از لوکیشن های اصلی این فیلم بودند.

"کاپیتان آمریکا، جنگ داخلی"  فیلمی ابر قهرمانی به کارگردانی برادرا روسو  و بر پایه شخصیت کاپیتان آمریکا  در کمیک های مارول است . این فیلم دنباله" کاپیتان آمریکا . نخستین انتقامجو"  (2011) و "کاپیتان آمریکا ، سرباز زمستان" (2014)  و سیزدهمین فیلم در دنیای سینمایی مارول است . در فیلم پلنگ سیاه تی چالا ، پس از اتفاقات جنگ داخلی در فیلم "کاپیتان آمریکا جنگ داخلی" , به واکاندا باز می گردد. زمانی که تونی استارک انتقام خود را از  کاپیتان آمریکا می گیرد و برای اولین بار شخصیت پلنگ سیاه  به مخاطبان معرفی شد. تچالا پس از بازگشت به سرزمین خود واکاندا , بر تخت پادشاهی می نشیند تا حاکمیت سرزمین مسحور کننده خود را بر عهده بگیرد. او که وارث و جانشن بر حق پدر است توسط رقیبی که قصد دارد واکاندا را از انزوای خارج کرده و انقلابی جهانی را آغاز کند به چالش کشیده می شود .

اولین کمیک ابر قهرمانی که موفق به کسب جایزه اسکار شد

پلنگ سیاه نخستین بار  در تاریخ زانویه 2018 در لس آنجلس به روی پرده رفت. اکران گسترده فیلم از تاریخ 16 فوریه 2018 به صورت سه بعدی و آی مکس در ایالات متحده آغاز شد. فیلم پلنگ سیاه با استقبال گسترده منتقدین و تماشاگران همراه بوده است. منتقدین این فیلم را تحسین کرده اند و بسیاری از آنها این فیلم را در زمره بهترین آثار ابر قهرمانی در تاریخ سینما و همچنین بهترین فیلم دنیای مارول دانسته اند. استقبال مردمی از این اثر و در گیشه هم بسیار خوب بوده است به شکلی که فروش بالای  این فیلم حتی  برای  مدیران مارول قابل پیش بینی نبود . پلنگ سیاه در سراسر جهان 1.346 میلیارد دلار فروخته است در حالیکه بودجه ساخت آن 210 میلیون دلار بوده است.همچنین فیلم پلنگ سیاه توانست امتیازات زیر را برای خود به ارمغان بیاورد : سومین  فیلم پر فروش تاریخ ایالات متحده. دومین فیلم پر فروش سال 2018 . پنجمین فیلم پر فروش ابر قهرمانی و نهمین فیلم پر فروش تاریخ سینما.

 فیلم پلنگ سیاه اولین فیلم ابر قهرمانی است که موفق به دریافت جایزه اسکار شده است. این فیلم در مراسم اسکار توانست در رشته های بهترین صداگذاری ، بهترین فیلم،  بهترین تدوین صدا، بهترین طراحی صحنه ، بهترین ترانه، بهترین موسیقی متن، بهترین طراحی لباس نامزد دریافت جایزه شود که که در نهایت از این بین موفق به کسب اسکار بهترین موسقی متن، بهترین طراحی صحنه، و بهترین طراحی لباس شد.

پلنگ سیاه ، یک ابر قهرمانی سمبولیک (واکاندا تمثیلی از آفریقا)

فیلم پلنگ سیاه  با نگرشی دیگر گونه به جهان مارول ، مسیری متفاوت از دیگر آثار ابر قهرمانی را طی می کند. این فیلم نه تنها از نظر ویژگی ابر قهرمانی بلکه از نظر فرهنگی بسیار درخشان و حایز اهمیت است  و بر خلاف تمامی این آثار مملو از اشارات سیاسی و اجتماعی است. کلیدی ترین این تمثیل ها سرزمین خیالی واکاندا است؛ واکاندا تمثیلی از آفریقایی است که همچنان شکوه خود را با وجود تمام بحران هایی که از سر گذرانده حفظ کرده است. سرزمینی مملو از زیبایی های خیال انگیز و طبیعت بکر، و منابع قابل توجه. اشاره های مکرر به آفریقا  و مردم بومی آن با سبک زندگی مختص به خود ، فیلم پلنگ سیاه را تبدیل به فیلمی نماد گرایانه و سمبلیک کرده است که سرزمینی پر از شکوه را در مقابل جهان غرب قرار می دهد که به قصد نابودی آن بر خاسته است و این تقابل  به گره افکنی هایی در روایت فیلم منجر می شود. در این فیلم بر خلاف دیگر آثار قهرمانی که در دل تمدن و کلان شهرها رخ می دهد طبیعت زیبای سرزمین آفریقا انتخاب شده است و نقطه آغازی است برای ابر قهرمانی های بعدی کمپانی مارول  که  این بار، اسطوره های مردمی  نه در میان برج های سر به فلک کشیده نیویورک  که در دل  ابتدایی ترین  مردم  عرض اندم می کند . و این یک امتیاز مثبت برا فیلم پلنگ سیاه محسوب می شود و شاید به همین دلیل است که این فیلم را بر خلاف دیگر اثار قهرمانی با بارانی از جوایز و تقدیرها مواجه کرده است.در این زمینه نباید از طراحی های چشمگیر و جلوه های ویژه عالی این فیلم غافل شد که  سبک بصری بسیار بالای فیلم را  شکل داده است و تصویری جامع از سرزمین خیالی واکاندا برای مخاطب ترسیم می کند.

تم های سیاسی و فرهنگی در فیلم پلنگ سیاه

در فیلم پلنگ سیاه  دنیای کمیک بوک های پلنگ سیاه و تاریخچه غنی آن را به نمایش گذاشته شده است . در دقایق ابتدایی فیلم ، مخاطب با جزییات فرهنگ مردم آفریقا،  سنت ها و آداب و رسوم آنها  آشنا می شود و و از این دریچه مراسم ها  قبایل مختلف را  که به تصویر کشیده است به راحتی لمس و درک می کند . از این جمله است سکانس تاجگذاری پادشاه در این فیلم ، که  نقطه قوت این اثر در نشان دادن این ویژگی های فرهنگی است . تیم بازیگران این  فیلم همچنین از  میان بازیگران سیاه پوست  انتخاب شده است تا جامعه ای یکدست از مردمی مانند هم و با یک نژاد را برای مخاطب معرفی کند. این ترفندها برای ساختی اثری ابر قهرمانی که  در کنار عوام پسند بودن و ماهیت سرگرم کننده ی خود  مسایلی جهان شمول از جمله بحران هویت ، مهاجرت و ..را  در بر می گیرد قابل تقدیر است و   این فیلم را از یک اثر صرفن ابر قهرمانی با جلوه های ویزه متحیر کننده  به فیلمی جهان شمول با دغدغه های انسانی تبدیل کرده  است.

فیلم پلنگ سیاه در به تصویر کشیدن عقاید مختلف به یکی از انسانی ترین فیلم های مارول تبدیل شده است.  در این فیلم می بینیم که گروهی از اشراف و قدیمی‌های سرزمین اوگاندا  عقیده دارند ویبرانیوم (فلزی قوی در دنیای خیالی مارول) باید فقط در اختیار خودشان باشند و اصرار برای به مالکیت در آوردن آن دارند. از طرفی  اما گروه کمتری، که می توان از نظر اجتماعی آنها را در موقعیت پایین تری دید،  عقیده دارند باید ویبرانیوم  را با دنیا و یا حداقل همسایه‌های آفریقایی‌شان به اشتراک بگذارند.

همین تفاوت عقیده هر چند به نظر دست چندم برسد اما هسته ی اصلی درام را در این فیلم شکل می دهد و پیامی برای مخاطبین خود دارد.در این میان گانگستر سفیدپوست اهل آفریقای جنوبی به نام کلاو  با بازی اندی سرکیس  ( در  همان نقشی که چهار سال پیش در فیلم " انتقام‌جویان: عصر اولتران"  معرفی شد)  قصد دارد مقداری ویبرانیوم به دست آورد، تا بتواند آن را برای مقصادی منفعت طلبانه در اختیار داشته باشد.  تنها شخصیت سفیدپوست دیگر در فیلمی که عمده بازیگران آن سیاه پوست هستند، مارتین فریمن  است که در نقش مأمور سی‌آی‌ای CIA به ایفای نقش پرداخته است. همه این شخصیت ها در کنار هم نمایندع گروهی از مردم هستند که با تفاوت دیدگاهی که در باره ویبرانیوم دارند جهانی چند دسته را چون جهان واقعی ما شکل می دهند.

یکی دیگر از نقاط درخشان این فیلم پرداخت خوب و دقیق  در شخصیت نقش های مکمل است؛  از آنجاییکه اهرم اصلی و چرخاننده در فیلم هی ابر قهرمانی ضد قهرمان و شخصیت مکمل است.  اریک کیل مانگر  با بازی "مایکل بی جوردن " با اینکه نماینده شخصیت شروری است که در مقابل ابر قهرمان ما قرار می گیرد اما تا حدود زیادی اکت ها و خواسته های او قابل درک است، سر انجام وقتی که  در یک تغییر جهت از شخصیت شرور فرعی  به شخصیت شرور اصلی تبدیل می شود تنفر مخاطب از خود را چون دیگر ضد قهرمان ها در پی دارد . او وقتیکه کلاو  با بازی" اندی سرکیس" را از سر راه خود  با ابزاری شیطانی حذف می کند، آرام آرام به شخصیت منفی اصلی فیلم تبدیل می شود.

 در اینجا لازم است به چند چشم انداز ملموس  سیاسی دیگر در این فیلم اشاره کنیم  : از همان  سکانس های ابتدایی  فیلم که پلنگ سیاه برای نجات زنان اسیر شده در نیجریه با موانع خود دست و پنجه نرم کند  کارگردان استارت اینکه  جهانی خیالی من می تواند  مترادفی در  جهان واقعی داشته باشد را می زند. از این رهگذر  می توان این روایت  (زنان در حبس نیجریه ) را  گریزی دانست  به تروریست های " بکوحرام " که دختران آفریقایی را می ربودند و مورد تجاوز و آزار و اذیت قرار می دادند. از این دست است تعاملات اجتماعی فرهنگی سیاهان آمریکا با خاستگاه اصلی و بومی آنها در آفریقا .  فیلم  پلنگ سیاه از رهگذر این دست مایه ها به  مقوله  نژاد و هویت می پردازد وتوجه سیاه پوستان آمریکایی را به سمت زدگاه اصلی خود، آفریقا  سوق می دهد. با این همه فیلم پلنگ سیاه فیلمی شعار زده نیست و به خوبی مناسبات  فرهنگی و سیاسی را در زیر و بم خود بدون هیچ توی ذوق زدنی ، جای داده است.

بیشتر بخوانید: عاشقانه هایی ازنیویورک تایمز

موسیقی متن بلک پینتر  ساخته  لودویگ گورانسون

لودویگ گورانسو ن متولد 1 سپتامبر 1984 یک آهنگساز کارگردان و تهیه کننده سویدی است.او برای کار خود در فیلم پلنگ سیاه ,جایزه گرمی  را برای بهترین موسیقی فیلم و جایزه اسکار بهترین موسیقی متن را کسب کرد.

لودویگ گورانسون برای کارهای خود در سریال های کمدی تلوزیونی آمریکا،  نظیر جامعه, هپی اندینگ و دختر جدید شناخته شده بود. او همچنین  موسیقی متن اثر جدید کریستوفر نولان را بر عهده گرفته است؛ فیلم "انگاشته "یا "تنت"Tenet  یک فیلم رو به اکران آمریکایی به نویسندگی و تهیه کنندگی  و کارگردانی کریستوفر نولان است.

گورانسون متولد سوید است و در همانجا بزرگ شده است،  او در سن نوجوانی درس موسیقی را شروع کرد و از کالج سلطنتی موسیقی در استکهلم فارغ التحصیل شد. در سال 2007 گورانسون ، به لس آنجلس نقل مکان کرد تا در دانشگاه  کالج جنوبی کالفرنیا  در رشته موسیقی برای برنامه های  فیلمسازی و تلوزیونی تحصیل کند.  در ایالات متحده آمریکا بود که با رایان کولگر کارگران فیلم پلنگ سیاه  ملاقات کرد که منجر به همکاری  این دو  برای ساخت موسیقی متن فیلم پلنگ سیاه شد. لودویک گورانسون پیش از این هم موسیقی فیلم Creed را  از همین کارگردان ساخته بود. کرید  فیلمی در ژانر درام ورزشی به کارگردانی رایان کوگلر محصول سال ۲۰۱۵ آمریکا است.  این فیلم  دنباله سری مجموعه راکی مشت زن افسانه‌ای است.

لودویگ گورانسون بعد از خواندن فیلمنامه برای کسب اطلاعات بیشتر به آفریقا سفر می کند.او  مدتی را در سنگال سکونت می کند و بعد از آن  مدتی را در کنار با آهنگسازان و نوازنذگان محلی سپری می کند تا پایه اولیه آهنگسازی خود را آماده کند.  لودویگ در ساخت تم های مخصوص به کاراکترهای فیلم بیشتر از درام تالکینگ (talking drum) و تامبین (Tambin)  و فلوت فولا (Full flute ) استفاده کرد. از ساز های بادی برنجی (هورن – شیپور – horn) هم همچنین بهره برده است. 

سبکی جدید در فیلم های ابر قهرمانی مارول، تلفیق موسیقی قهرمانی و (بومی)آفریقایی

در فیلم پلنگ سیاه یک تغییر جهت را نسبت به موسیقی فیلم های مارول  در ساخت موسیقی این متن را شاهد هستیم، یک سنت شکنی در موسیقی های فیلم های  ابر قهرمانی که با ساختار شکنی خود توانست  نظر تمام جهان را به خود جلب کند.

کندریک لامار  با همکاری آنتونی تیفت کار ساخت آلبوم Blck Panter : The Album  را بر عهده داشت.  چون  کارگردان فیلم کوگلر گفته بود نیاز به آهنگ های اورجینال برای این فیلم دارد.

در ۹ فبریه ۲۰۱۸ آلبوم Black Panther: The Album به طور کامل ریلیز شد. آلبوم موسیقی متن فیلم پلنگ سیاه کاری از لودویگ گورانسون هم در تاریخ ۱۶ فبریه ۲۰۱۸ منتشر شد. آلبوم دیگری هم با نام “Black Panther: Wakanda Remixed” منتشر شد که شامل میکس هایی از موسیقی متن بود. گورانسون برای ساخت آین آلبوم از هنرمندان تازه ای استفاده کرده بود.

اولین قطعه  این آلبوم  با عنوان wakanda origins  با ریتمی قبیله ای و بدوی یاد آورد موسیقی های دوران باستان است. موسیقی تلفیقی در فیلم پلنگ سیاه بر اساس تم های محلی و منحصر به فرد قبایل آفریقایی ساخته شده است .لودویگ در این قطعه قصد دارد تا مخاطب را به واکاندا با خاصیت های بومی و آفریقایی خود ببرد و در آن غرق کند. منشا اصلی روایت در این قطعه که بی نطیرترین این قطعات است در همان آفریقایی است که ماچلا را به تخت پادشاهی نشانده است.او با استفاده از آواز قبیله ای در این قطعه برای اثر گذاری بیشتر حال و هوای فیلم و سرزمین واکاندابهره برده است. لودویگ در این قطعه و همچنین در قطعات دیگر موسیقی فیلم پلنگ سیاه با استفاده از ساز های ضربه ای چوبی ریتم متناسب با فضای طراحی شده را خلق می کند.این آلبوم موسیقی نود و پنج دقیقه دارد و شامل هشت قطعه موسیقی  همراه با آواهای بومی  و بدون کلام است. تنوع در این آلبوم از موسیقی پایه ای قبیله ای تا موسیقی حماسی و بعد موسیقی کر باعث تغیر شکل دایم در آن می شود  که بن مایه این اثر را ماهیت می بخشد؛. موسیقی تلفیقی   قهرمانی و آفریقایی

لودویگ برای ساخت موسیقی این فیلم تحقیقات گسترده ای را انجام داد. همین تحقیقات اساس و نقطه قوت موسیقی این فیلم این است .لودویگ گورانسون  در موسیقی تلفیقی خود از موسیقی خالص قبیله ای تا موسیقی طلایی درام و عاشقانه و شور انگیز در این آلبوم (موسیقی متن)جای داده است .

موسیقی فیلم پلنگ سیاه دریچه ای  به رویی  جهان تازه ای  است که ر سری فیلم های کمپانی مارول  را از بی رمقی موزیک متن با تم های کلیشه ای و تکراری نجات می دهد.  قطعه Killmonger با شعار جنگی آفریقایی شروع می شود و برای صحنه های نبرد قهرمان طراحی شده است. شعاری برای نبردی که شکستی احتمالی را پیش بینی می کند. در ادامه این قطعه به آرامی به قطعه ملودی الکترونیک تبدیل می شود.