در این قسمت از سایت شاخه شما را بهترین اسم دخترانه زیبا و جدید همراه با معنی اسم آشنا خواهیم کرد
اَنوشا
معنی اسم: بیمرگ و جاویدان
اُلگا
معنی اسم: اولین قدیسهی روسی، همسر و نایب
اِلسانا
معنی اسم: مثل ایل، مثل مردم ایل و شهر و ولایت، چون خویشان
اِلناز
معنی اسم: مایه افتخار ایل، باعث فخر و تفاخر شهر و ولایت؛ موجب نعمت و رفاه و آسایش
اِلیکا
معنی اسم: هِل، دانهی معطر گیاهی از تیرهی زنجبیلها
اِلینا
معنی اسم: نیکویی و نعمت برای ما
ایپک
معنی اسم: ابریشم، حریر، ابریشمی
آتریسا
معنی اسم: آذرگون مانند آتش، دختری با چهرهای زیبا و برافروخته
آترین
معنی اسم: آذرین مانند آتش، زیبا و پر انرژی
آتنا
معنی اسم: در اساطیر یونان، خدای اندیشه، هنر، دانش و صنعت
آتوسا
معنی اسم: نام دختر کوروش پادشاه هخامنشی و به معنی قدرت و توانمندی است. اسم ریشه یونانی دارد اما از گذشته دور در فرهنگ ایرانی بوده است.
آدرینا
معنی اسم: آتشین، سرخ رو، دختر زیبا رو، بانوی آتشین
آدنیس
معنی اسم: آدونیس، گلی به زرد و قرمز رنگ که موقع تابش خورشید باز میشود.
آراگل
معنی اسم: آراینده گلها، زیبا کننده گلها
آرالیا
معنی اسم: نام عمومی گروهی از گیاهان علفی، درختی و درختچهای که بعضی از آنها زینتیاند.
آرشیدا
معنی اسم: بانوی درخشان آریایی، بانوی آراسته و درخشان (آر به دومعنی به کار میرود: اول مخفف آریایی و دیگری مخفف آرا به معنای آراینده)
آرمانا
معنی اسم: امیدوار، آرزومند
آرمیتا
معنی اسم: الهه نعمت، آرامش یافته
آرمیس
معنی اسم: روشن، پاک و جاودان، نام پسر زئوس و مایا
آرمینا
معنی اسم: دختر همیشه پیروز، بانوی مقتدر، الهه زیبایی
آرنیکا
معنی اسم: آریایی نیک خو
آروشا
معنی اسم: درخشان، نورانی، باهوش، نام دختر داریوش سوم
آریانا
معنی اسم: منسوب به آریا، آریایی، نام قدیم ایران
آریسان
معنی اسم: مرکب از آری به معنای آریایی بعلاوه پسوند مشابهت، دختری که مانند آریاییان اصیل و نجیب است.
آسو
معنی اسم: شفق، هنگام طلوع خورشید، همچنین نام شرابی مست کننده که از قند سیاه درست میکنند.
آلما
معنی اسم: سیب، کنایه از زیبایی
آناشید
معنی اسم: مرکب از کلمه ترکی آنا به معنای مادر و کلمه فارسی شید به معنای خورشید. دختر زیباروی مادر، مایه دلگرمی و روشنایی زندگی مادر
آناهید
معنی اسم: آناهیتا، ازبین برنده ناپاکی و پلیدی، نام ایزد آب که در اوستا به صورت دوشیزهای بسیار زیبا و بلند بالا توصیف شده است.
آوین
معنی اسم: عشق
آوینا
معنی اسم: عشق
آیسان
معنی اسم: آی (ترکی) + سان ( فارسی) زیبا، مانند ماه
آیشن
معنی اسم: مثل ماه، در زیبایی همانند ماه، شبیه ماه، (در مجاز زیبا)، ماهورا، زیبا رو
آیناز
معنی اسم: آی (ترکی) + ناز (فارسی) موجب فخر و مباهات ماه
باران
معنی اسم: قطرههای آب که بر اثر مایع شدن بخار آبِ موجود در جو زمین ایجاد میشود؛ (در عرفان) باران کنایه ازفیض حق تعالی و رحمت اوست. غلبه عنایات را نیز که در احوال سالک حاصل شود از فَرَح و تَرَح باران گویند.
بنیتا
معنی اسم: دختر بی همتای من
بهار
معنی اسم: فصل اول سال؛ گیاهی زینتی؛ (به مجاز) دورهی شادابی هر چیز؛ (به مجاز) سبزه و علف؛ (در موسیقی ایرانی) یکی از دستگاهها یا ادوار؛ در سنسکریت بتخانه و بتکده
بهارناز
معنی اسم: موجب فخر و نازش بهار
بهدیس
معنی اسم: مانند به (به میوهای خوش عطر و بو)
بیتا
معنی اسم: بیمانند، بیهمتا، یکتا
پَرَند
معنی اسم: پروین، در قدیم نوعی پارچهی ابریشمیِ ساده و بدون نقش و نگار، حریر ساده؛ گروهی از گیاهان
پَرَندیس
معنی اسم: (پَرَن + دیس (پسوند شباهت))، شبیه به پَرَن؛ زیبارو، نرم و لطیف چون پرند
پَرنیا
معنی اسم: هم معنی پرنیان
پَرنیان
معنی اسم: پارچهای ابریشمی دارای نقش و نگار؛ نوعی پارچهی حریر که برای نوشتن به کار میبردند؛ پردهی نقاشی.
پَریوش
معنی اسم: (پری + وش (پسوند شباهت))، مانند پری در زیبایی
پادمیرا
معنی اسم: جاویدان، نگهبان مهر، نگهدارنده عشق
پادینا
معنی اسم: در گویش همدانی به گل پونه یا پودینه گفته میشود.
پارمیدا
معنی اسم: پارامیدا، پارامیس، پرمیس
پانتهآ
معنی اسم: زن زیبایی از اهالی شوش که زیباترین زن آسیا به شمار میرفت؛ از اسامی باستانی.
پانیذ
معنی اسم: پانید، قند مکرر، شکر، شکر برگ، شکر قلم، نوعی از حلوا که از شکر و روغن بادام تلخ و خمیر میساختند.
پاییز
معنی اسم: هنگام پاییز، برگ ریزان، مجازا دختر زیبا رو
پرستو
معنی اسم: پرندهای سیاه و سفید با بال های باریک که مهاجر است.
پرناز
معنی اسم: مرکب از پر + ناز (زیبا، قشنگ)
پروا
معنی اسم: ملاحظه، فرصت و زمان پرداختن به کاری، فراغت و آسایش، توجه
پریا
معنی اسم: زیبا چون پری
پریچهر
معنی اسم: فرشته رو، زیبا مثل پری؛ زیبارو
پریسان
معنی اسم: مانند پری، دختری که مثل پری زیبا است، بانویی زیبا چون پری
پریشاد
معنی اسم: زیبا روی شاد و خرم
پریماه
معنی اسم: زیبا چون ماه و پری
پریناز
معنی اسم: دارای ناز و کرشمهای چون پری
پندار
معنی اسم: فکر و اندیشه
پوپک
معنی اسم: هدهد، پوپوک
پینار
معنی اسم: به معنی چشمه، سرچشمه
ترلان
معنی اسم: مرغی از جنس باز شکاری را گویند؛ (در کردی) به معنی زیبا؛ نام نوعی اسب است.
تَرنّم
معنی اسم: خواندن شعر، ترانه، و مانند آنها به حالت موسیقایی و معمولًا با صدای پایین، زمزمه کردن یک نغمه؛ آواز، نغمه، سرود.
تَندیس
معنی اسم: مجسمه؛ بت، تصویر برجسته، تمثال؛ (به مجاز) زیباروی.
تُرنج
معنی اسم: بالنگ؛ طرحی مرکّب از طرحهای اسلیمی و گل و بوتهای که معمولًا در وسط نقش قالی، تذهیب، و مانند آنها به کار میرود.
تِلما
معنی اسم: گندمگون
تابان
معنی اسم: دارای نور و روشنی، درخشان، روشن
تاتیانا
معنی اسم: تاتینا، پرنده شکاری
تارا
معنی اسم: ستاره، کوکب، مردمک چشم
تامارا
معنی اسم: درخت خرما؛ نام عروس یهودا چهارمین پسر حضرت یعقوب(ع)
تامیلا
معنی اسم: از روی امیدواری، امیدوارانه؛ در برخی منابع به معنی بخشنده
تبسّم
معنی اسم: لبخند، خندهی بدون صدا؛ (به مجاز) درخشیدن
ترگل
معنی اسم: گل تازه و شاداب
توتیا
معنی اسم: از آبزیان دریایی که در بستر دریا زندگی میکند؛ گردی که به عنوان سُرمه استفاده میکنند.
توسکا
معنی اسم: توسا، درختی بلند و جنگلی که در مناطق مرطوب و کنار آبها میروید.
تیارا
معنی اسم: تیه در گویش لری به معنای چشم و آرا به معنای آراینده میباشد، چشم آرا، زیبا
تیدا
معنی اسم: دختر خورشید، زاییده خورشید، دختر زیبارو، مرکب از تی به معنای خورشید و دا به معنای زاییده
تیسا
معنی اسم: در گویش مازندران خالص
ثَمین
معنی اسم: گرانبها، قیمتی، گران
ثَمینا
معنی اسم: (ثمین + الف نسبت) منسوب به ثمین، ثمین
جانا
معنی اسم: ای جان، ای عزیز
جانان
معنی اسم: معشوق، محبوب؛ خوب
جوانه
معنی اسم: تازه، نو؛ جوان
جیران
معنی اسم: آهو؛ (به مجاز) معشوقِ زیبا؛ چشمِ زیبا
چکامه
معنی اسم: شعر به ویژه قصیده
چکاوک
معنی اسم: پرندهای خوش آواز و کمی بزرگتر از گنجشک که تاج بر سر دارد.
چیستا
معنی اسم: نام فرشته دانش و معرفت
حریر
معنی اسم: ابریشم؛ نوعی پارچه ی ابریشمیِ نازک؛ به عنوان نماد هر چیزِ نرم و لطیف
حنا
معنی اسم: گیاهی درختی که گلهای سفید و معطر دارد، گرد بسیار نرم سبز رنگی از گیاهی به همین نام.
حورا
معنی اسم: حور، زن زیبای بهشتی؛ زنِ سفید پوستِ سیاه چشم و موی.
حوردیس
معنی اسم: حور (عربی) + دیس (فارسی) آن که چون حور زیباست.
حوریا
معنی اسم: از حوری به معنی فرشته بهشتی میآید، آن که چون حور زیباست.
خزان
معنی اسم: نام سومین فصل سال، پس از تابستان و پیش از زمستان، پاییز
خوشیار
معنی اسم: دوست و یار شاد و شادمان.
خوشین
معنی اسم: خوش و زیبا
دَریا
معنی اسم: (در جغرافیا) تودهی بسیار بزرگی از آب، دریاچه، (به مجاز) شخص بسیار آگاه و دانشمند، (به مجاز) (در تصوف) حقیقت یا ذات حق.
دُرسا
معنی اسم: دُر= مروارید، لؤلؤ + سا (پسوند شباهت)، شبیه به دُر؛ (به مجاز) گران قیمت و ارزشمند.
دُرین
معنی اسم: دُر + ین (پسوند نسبت)، از دُر، ساخته شده از دُر؛ (به مجاز) گران بها و قیمتی
دانژه
معنی اسم: غنچه گل نیمه باز
دایان
معنی اسم: (دایا (زر سرخ و طلا) + پسوند اسم سازِ (نا)) به معنی مثل زر سرخ و (به مجاز) زیبا روی، زیبا و گرانمایه مانند زر سرخ، همچنین نام دیگر آناهیتا الهه آب
دریتا
معنی اسم: در (عربی) + ی (فارسی) + تا (فارسی) مانند در، مانند مروارید
درین
معنی اسم: دُر + ین (پسوند نسبت)، از دُر، ساخته شده از دُر؛ (به مجاز) گران بها و قیمتی
دلارام
معنی اسم: (به مجاز) موجب آرامش خاطر، محبوب، معشوق، با آسودگی خاطر
دلآرا
معنی اسم: موجب آرامش و شادی دیگران؛ محبوب، معشوق، نام همسر دارا (داریوش سوم) و مادر روشنک بنا بر روایات ایرانی.
دنیز
معنی اسم: دریا، بحر
دیانا
معنی اسم: (اوستایی) نیکی رسان، نیکویی بخش؛ (در اسطورههای رومی) الههی ماه، جنگلها، جانوران و زایمان، همتای آرتمیس یونانی
دیبا
معنی اسم: نوعی پارچهی ابریشمی معمولًا رنگین
رَسپینا
معنی اسم: فصل پاییز
رَستا
معنی اسم: رَستن، رهیدن + ا (پسوند)، رستگار شده، رهایی یافته و خلاص شده
رَها
معنی اسم: نجات یافته و آزاد، با آزادی، آزادانه، رهایی
رُزا
معنی اسم: رز
رُکسانا
معنی اسم: روشنک، نام دختر دارا که اسکندر به موجب وصیت دارا او را به ازدواج خود در آورد.
رُومینا
معنی اسم: زدوده و صیقل کرده شده و جلا داده؛ پاک و پاکیزه کرده
رامونا
معنی اسم: مظهر عشق، لاتین نگهبان عاقل
رایا
معنی اسم: اسم دخترانه و پسرانه به معنی آنکه مورد توجه خداوند است، فکر و اندیشه
رایان
معنی اسم: نام کوهی در حجاز در زبان سانسکریت به معنی شاهزادهٔ کوچک است، در هند قدیم به معنای دارای قدرت و در خاورمیانه قدیم به مردان رایان گفته میشد، بسیار باهوش
روناک
معنی اسم: روشن، تابناک
رونیکا
معنی اسم: روی زیبا، زیباروی
رویا
معنی اسم: رویا، مجموعهای از تصاویر، افکار و احساسات که در حالت خواب بطور غیرارادی از ذهن میگذرد، آنچه واقعیت ندارد و فقط در عالم خیال مییابد.
زوفا
معنی اسم: گیاهی پایا و معطر از خانواده نعناع
ژالین
معنی اسم:ئشعله آتش
ژرفا
معنی اسم: عمیق، عمیق ترین یا دورترین نقطه جایی
ژیکان
معنی اسم: قطرهی باران (به مجاز) زلال و شفاف، زیبا و آرامش بخش
ژینا
معنی اسم: باهوش، نابغه، ژنیک
ژینوس
معنی اسم: باهوش، نابغه، ژینا
سَروناز
معنی اسم: سرو نورسته، سروی که شاخههای آن به هر طرف مایل باشد؛ نام نوایی در موسیقی ایرانی
سَروین
معنی اسم: شبیه سَرو؛ (در کردی) روسری و چارقد
سَلین
معنی اسم: سیل مانند؛ نام رودخانهای در آذربایجان
ساتیا
معنی اسم: از نامهای باستانی
سارا
معنی: خالص، نام زن حضرت ابراهیم(ع) و مادر اسحاق(ع)
سارگل
معنی اسم: گل زرد
سارینا
معنی اسم: خالص، پاک
سامینا
معنی: مانند مینا؛ نام گلی
ساناز
معنی اسم: نام گلی؛ کمیاب، نادره
سایان
معنی اسم: منسوب به سایه، نام رشته کوهی در آسیای مرکزی
سپینود
معنی اسم: در شاهنامه دختر پادشاه هند (شنگل) و زن بهرام گور
سونیا
معنی اسم: نورِ نیاکان، خرد و عقل، دختر نور، دختری که در اجتماع رتبه بالایی داشته باشد.
شِیدا
معنی اسم: عاشق، دلداده؛ آشفته و پریشان
شادگل
معنی اسم: آن که چون گل شاداب است.
شارونا
معنی اسم: سرزمین پربار و حاصلخیز
شایلی
معنی اسم: بی همتا
شکوفا
معنی اسم: ویژگی گل یا غنچهای که باز شده است، شکفته؛ (به مجاز) با رونق، پیشرفته، رشد یافته
شکیبا
معنی اسم: صبور، برد بار، باشکیبایی.
شوکا
معنی اسم: نوعی گوزن بومی اروپا و آسیا؛ در مازندرانی به معنی آهو و غزال.
شهگل
معنی اسم: بهترین گل، گلِ شاهانه
صُراحی
معنی اسم: ظرف شراب، ظرف شیشهای شراب؛ شراب زلال؛ در تصوف مقام انس را گویند.
صبرا
معنی اسم: بردباری کردن در برابر سختیها و ناملایمتها، شکیبایی
صوفیا
معنی اسم: منسوب به صوفی
طَراوت
معنی اسم: تر و تازگی؛ (به مجاز) سامان و رونق
طیلا
معنی اسم: می پخته شده، شرابی که از جوشاندن فشرده انگور، مویز، یا خرما به دست میآید.
عسل
معنی اسم: مایعی خوراکی که زنبور عسل میسازد، بسیار شیرین و دوست داشتنی
غَزل
معنی اسم: نوعی شعر، شعر عاشقانه؛ در موسیقی ایرانی هر نوع سخن آهنگین که به آواز یا همراه سازها خوانده میشده است.
فاطیما
معنی اسم: فاتیما
فرانک
معنی اسم: پروانه، از شخصیت های شاهنامه، نام دختر برزین و زن بهرام گور، نام مادر فریدون پادشاه پیشدادی و همسر آبتین
فرگل
معنی اسم: دارای شکوه و زیبایی گل
فرمهر
معنی اسم: کسی که شکوه و عظمتی چون خورشید دارد. اسم دختر
فریال
معنی اسم: دارای اندام و هیکل باشکوه، قوی و باشکوه، مرکب از فر (شکوه) + یال (گردن، بالای بازو)
فلورا
معنی اسم: فلوریا، در رم باستان، الهه گل ها و بارآوری
کاترین
معنی اسم: پاک، بی آلایش
کارولین
معنی اسم: نام ناحیه ای در آمریکای شمالی
کاملیا
معنی اسم: گلی درشت و زیبا سفید و صورتی رنگ که در بهار ظاهر می شود.
کامیلا
معنی اسم: محافظ معبد، نام دختری جنگجو در افسانه تروا اسم دختر
کیارا
معنی اسم: اندوه و ملالت، میل شدید به خوردن انواع خوردنی جات
کیانا
معنی اسم: طبیعت
کیمیا
معنی اسم: اکسیر، هر چیز نایاب و دست نیافتنی، افسون
کیناز
معنی اسم: به کسر کاف، موجب افتخار پادشاه، دختری که پادشاه نازکش اوست، بانویی که در بین بزرگان عزیز است.
گلاره
معنی اسم: مردمک چشم، به معنی هر دو چشم هم بکار میرود.
گلاسا
معنی اسم: مانند گل، مرکب از گل و پسوند مشابهت
گلسان
معنی اسم: گلسا، مانند گل
گلوریا
معنی اسم: فرانسه از لاتین، مجلل، بزرگ، سرافراز
گندم
معنی اسم: دانه خوراکی غنی از نشاسته
لامیا
معنی اسم: نام شهری است از تسالی این شهر نام خود را به جنگ «لامیاک» که میان یونان و مقدونیه پس از مرگ اسکندر (323) درگرفت داده است امروز لامیا شهری است نزدیک خلیج لامیا
لنیا
معنی اسم: (فارسی- سنسکریت) دختر ملیح، نمکین، مرکب از لن (سنسکریت) + ی نسبت (فارسی) + الف تانیث
لیانا
معنی اسم: بانوی درخشان و زیباروی، مرکب از لیان به معنای درخشان و الف تأنیث
لیدا
معنی اسم: خانم، بانوی گرامی
لیندا
معنی اسم: قشنگ، زیبا
مَهشید
معنی اسم: پرتو ماه، ماهتاب
مَهگل
معنی اسم: زیبارو
مِهرسا
معنی اسم: (مهر = خورشید + سا (پسوند شباهت))، مثل خورشید؛ (به مجاز) زیبارو
مِهرنیا
معنی اسم: (مهر = مهربانی، محبت + نیا)، از نژادِ مهربانان؛ 2-(به مجاز) مهربان و با محبت
ماتیسا
معنی اسم: ماهتیسا، در گویش مازندران ماه تنها
ماریا
معنی اسم: مریم، ماریا نوعی گشتار آوا شناختی از مریم در زبانهای اسپانیایی و آسیایی است.
مانِلی
معنی اسم: پری دریایی برایم بمان (بمان به نام علی، امام اول شیعیان)، در گویش مازندران بمان برایم، نامی دخترانه در شمال ایران، نام پسری در شعری از نیما یوشیج
مانا
معنی اسم: ماندنی، پایدار؛ مانند و مانند بودن
مانیا
معنی اسم: خانه، سرای
ماهک
معنی اسم: خوبروی کوچک، معشوقک زیباروی و یا خوبروی دوست داشتنی
ماهناز
معنی اسم: ماهروی زیبا
مرسانا
معنی اسم: هدیه خداوند
ملیکا
معنی اسم: گروهی از گیاهان علفی چند ساله از خانوادهی گندمیان که خودرو هستند. معشوقه زئوس
مونا
معنی اسم: تک، یکتا، در متون ایران باستان به مُحبَّت هم معنا شده است، گل یاس، امید
مهرآنا
معنی اسم: مهربانی و محبت و دوستی مادر؛ (به مجاز) مهربان و بامحبت
مهسان
معنی اسم: مهسا، مانند ماه، زیبا
مهستا
معنی اسم:دختر بزرگتر و مهمتر؛ دارای قدر و مرتبه ی عالی.
میترا
معنی اسم: مهر، خورشید؛ پیمان؛ مهر
نادیا
معنی اسم: امید، آرزو
نارمیلا
معنی اسم: (ترکی- فارسی) شکوفه، غنچه، خصوصا شکوفه گل انار
نارینا
معنی اسم: دختر ظریف، بانوی تر و تازه، همچنین دختر بر افروخته و آتشین
نازلی
معنی اسم: ناز (فارسی) + لی (ترکی) دارای ناز و عشوه
نانسی
معنی اسم: نام شهری در فرانسه
نایریکا
معنی اسم: برگزیده، پسندیده، از اسامی قدیمی ایرانی
نکیسا
معنی اسم: نام موسیقیدان مشهور در زمان خسروپرویز پادشاه ساسانی
نگار
معنی اسم: نقش، تصویر، زیور، زینت، دختر یا زن زیباروی
نگین
معنی اسم: سنگ قیمتی و زینتی که بر روی انگشتر، گوشواره، و جز آنها کار میگذارند.
نگینا
معنی اسم: موسیقی، آواز
نوا
معنی اسم: صدای آهنگین، نغمه،آواز، نام یکی از لحنهای قدیم موسیقی ایرانی
نورا
معنی اسم: نور (عربی) + ا (فارسی)، مؤنث انور درخشان، تابان
نوژان
معنی اسم: درخت صنوبر و کاج
نوشاد
معنی اسم: نام شهری که زیبارویان آن معروف بودهاند.
نوشین
معنی اسم: شیرین، خوشایند، دلپذیر، گوارا، خوش گوار
نونا
معنی اسم: برج حوت، نام مادر ابراهیم(ع)
نیکا
معنی اسم: چه خوب است، خوشا، نام رودی در شمال ایران
نیکو
معنی اسم: خوب، زیبا
نیکی
معنی اسم: خوب بودن، خوبی، نیکوکاری، احسان
نینا
معنی اسم: زیبایی، خوش اندامی و ظرافت
نیوشا
معنی اسم: شنوا، شنونده
وانیا
معنی اسم: هدیه با شکوه خداوند
ورونیکا
معنی اسم: نام تیرهای از گیاهان که پوپک از آن دسته است.
وناز
معنی اسم: با وقار، متین
ونوس
معنی اسم: الهه زیبایی یونان، ستاره زهره
ونوش
معنی اسم: گل بنفشه
ویانا
معنی اسم: فرزانگی، بخردی، دانایی
ویدا
معنی اسم: آشکار و هویدا
ویشکا
معنی اسم: نام روستایی نزدیک رشت
وینا
معنی اسم: رنگارنگ، همچنین روشن و آشکار
ویونا
معنی اسم: منسوب به وَیو، (به مجاز) عروس، دختری که عروس شده، نام روستایی در نزدیکی کاشان
هانا
معنی اسم: پناه، نفس، امید، فریاد
هلما
معنی اسم: ستاره درخشان
هلن
معنی اسم: فرانسه از یونانی روشنایی، نور، در اساطیر یونان همسر منلاس پادشاه اسپارت که جنگ تروا به خاطر او روی داد.
هلنا
معنی اسم: هلن
هلیا
معنی اسم: خورشید
هلینا
معنی اسم: هلن، فرانسه از یونانی روشنایی، نور، در اساطیر یونان همسر منلاس پادشاه اسپارت که جنگ تروا به خاطر او روی داد.
هورناز
معنی اسم: خورشید زیبا
هیلدا
معنی اسم: نیرومند، قوی
یافا
معنی اسم: زیبایی، جمال، نام شهری قدیمی در ساحل مدیترانه
یسنا
معنی اسم: پرستش، بخشی از اوستا
یگانه
معنی اسم: صمیمی، همدل، یکرنگ، بی همتا، بی نظیر، تنها و منحصر به فرد
لنا
معنی اسم: نصیب و بهره
یارا
معنی اسم: (دخترانه و پسرانه) توانایی، قدرت
بیشتر بخوانید: نام دخترانه ایرانی که با حرف الف شروع میشود همراه با معنی اسم
بیشتر بخوانید: 300 اسم پسرانه زیبا و خاص+معنی اسم پسر
* لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری کنید.
* نیازی به نوشتن نام و یا ایمیل نمی باشد،می توانید به صورت ناشناس نظر بدهید.