"لری در زندگی همه چیز شکست است."

این یک خط به یاد ماندنی از یک فیلم تا حدودی فراموش نشدنی تد دانسون در دهه 1980 بود. پیتی ، این یک حقیقت ابدی را در بر گرفت ، یعنی اینکه زندگی هدف است. استفاده حداکثر از زمان محدود شخص در این دنیا ، معیار اصلی موفقیت است.

پس موفقیت را چگونه می سنجید؟

پول تا زمانی که با آن کار خوبی انجام ندهید بی معنی است. شهرت در بهترین حالت زودگذر و عالی است. اما زندگی و نحوه زندگی شما - در تجارت ، خانواده ، در تعامل روزمره - معیار واقعی موفقیت است.

درون و خارج از موفقیت

زندگی در درون و خارج از شما اتفاق می افتد. این دو - خود و هر کس دیگری - به هم پیوسته اند. زندگی آنها و در نتیجه موفقیت آنها تحت تأثیر شما و موفقیت شما است که تحت تأثیر آنها قرار گرفته اید.

مشخص می شود که هر اندازه گیری از "موفقیت" نمی تواند یک بعدی باشد. معیارهای زیادی وجود دارد ، اما اگر فرد فقط به مواردی که مستقیماً روی آنها تأثیر می گذارد نگاه کند ، آنگاه فاقد اندازه گیری کامل است. موفقیت در کسب و کار خوب است ، اما موفقیت در زندگی مهم است. این دو از هم متمایز نیستند و از جهاتی تقویت کننده مثبت هستند.
10 راه جدید اندازه گیری موفقیت
به معنای کسب و کار موفقیت آمیز است ...

در تجارت ، همیشه خط نهایی نیست که موفقیت را تعیین می کند. من مخالف آن بحثی نخواهم کرد - سودآوری اولین قانون تجارت است ، زیرا شرکت های غیرانتفاعی زنده نمی مانند. فراتر از آن ، برخی از اندازه گیری های موفقیت تقریباً به همان اندازه مهم هستند:

1. اهداف خود را هدف قرار دهید

اگر "8 توپ را در جیب کناری" صدا بزنید و ابتدا را بزنید ، در اینصورت نتوانید به هدف خود ضربه بزنید. دانستن و دستیابی به اهداف تجاری خود مهم است.

اما اهداف در مشاغل جلوه های بسیاری دارند. گذشته از سودآوری ، برخی از اهداف تجاری شامل رشد سهم بازار شما ، اخلال در بازار ، داشتن نرخ رضایت مشتری بسیار بالا ، کاهش نقص محصول و موارد دیگر و بیشتر و بیشتر می باشد.

با این وجود ، شما نمی توانید به اهداف تجاری خود برسید ، مگر اینکه بدانید که آنها چه هستند ، آن اهداف را به کارمندان خود ابلاغ کنید و نتایج را اندازه بگیرید. بسیاری از افراد در تجارت از اهداف خود مبهم هستند. آنها در ساختن همه افراد در این شرکت یا اهداف خود یا بررسی روند پیشرفت کاملاً واضح نیستند.

هیچ یک از این مراحل تولید موفقیت دشوار نیست ، اما احتمالاً موفقیت بدون آنها نخواهد بود

2. تجارت خود را رشد دهید

"رشد" كاملاً شخصي است ، حتي براي يك دستگاه اجرايي.

در این کار ، تجارت کمی شبیه کودک است. به عنوان والدین مشاغل ، شما از افزایش آن ، کمک به گذشته های کودک خردسالی ، دیدن شکوفه های آن در بزرگسالی و گسترش افق های آن ، رضایت خاصی کسب می کنید. در این فرآیند ، شما زندگی و ثروت کارمندان ، سهامداران ، جامعه و کشور خود را رشد می دهید.

3. گردش مالی کم

طبق مقاله ای در Forbes ، نرخ گردش مالی بالاترین میزان در طی یک دهه بوده است. شرکت من ، میکرول ، کمترین میزان گردش مالی کارمندان را در صنعت ما داشت و همچنین بالاترین نرخ "کارمندان بومرنگ" (افرادی که شرکت را ترک کردند و تصمیم به بازگشت گرفتند).

این شکل از موفقیت بازتاب فرهنگ شرکتی است که شما ایجاد کرده اید. یک فرهنگ بد نرخ گردش مالی بالایی را ایجاد می کند ، و یک فرهنگ خوب یک سطح پایین است.

4- یک زندگی متعادل

همه کارها و هیچ بازی باعث می شود جک پسر کسل کننده و اغلب تند و زننده شود. دلیل این امر این است که زندگی کار نیست ، فقط بخشی از آن است. یک کاپیتان ثروتمند صنعت که هرگز پیاده روی های طولانی و آرامش بخش دست همسر همسر دوست داشتنی را ندارد ، موفقیتی نیست.

اندازه گیری تعادل در زندگی شما غیر مولد است. اما وقتی فاقد تعادل باشید ، اندازه گیری آن آسان است. کمبود شادی ، سلامتی ناکام ، ازدواجهای درهم شکسته ، فرزندان بیگانه و ... این وزنهای سنگین است که در مقیاس زندگی گفته شده اشتباه گفته می شود ، و آنها اندازه گیری کافی و واضح هستند.

5- موفقیت خود را با دیگران به اشتراک بگذارید

Ebenezer Scrooge ، و Jacob Marley پیش از او ، ثروت خود را در اختیار داشتند. این همه هزینه مارلی را دارد.

اسكروژ گفت: "اما شما همیشه یك كسب و كار خوب بودید."

شبح گریه کرد: "تجارت!" "بشریت تجارت من بود. رفاه مشترک تجارت من بود؛ امور خیریه ، رحمت ، تحمل و خیرخواهی ، تجارت من بودند. معاملات من فقط قطره ای از آب در اقیانوس جامع تجارت من بود! "

اشتراک گذاری شاید اندازه واقعی همه موفقیت ها باشد ، خواه پول ، وقت ، صبر ، دانش ، خرد و یا اراده خوب.
زندگی موفق به معنای…

که ما را به سمت غیرتجاری زندگی تجاری سوق می دهد. همانطور که کسب و کار شما بر زندگی شخصی شما نیز تأثیر می گذارد ، زندگی شخصی شما نیز بر کسب و کار شما تأثیر می گذارد. این دو را نمی توان از هم جدا کرد. برخی از عناصری که باید در کارت امتیازی موفقیت شما باشند عبارتند از:

6. سلامتی

لذت بردن از زندگی در بهترین حالت در سلامت ضعیف نیست. در بدترین حالت ، جهنمی است.

اکنون سلامتی ضعیف را خارج از بدن خود مصرف کنید. چگونه بیمارگونه بودن بر شرکت شما (هنگامی که شما نمی توانید به طور کامل رهبری کنید) ، خانواده شما (حمایت آنها و استرس آنها نسبت به شما) ، جامعه شما (هنگامی که دیگر نمی توانید خدمت کنید) تأثیر می گذارد؟

سلامتی ، هدیه ای است به خود ، بلکه برای هر کسی که لمس می کنید. از سلامتی شما کسی را فریب ندهید. آنچه لازم است دستگاه خود را به عنوان اولین ضروری برای موفقیت در حالت کار مناسب نگه دارید.

7. خانواده خوب

خانواده عشق و پشتیبانی هستند. وظیفه هر فرد این است که خانواده خود را پرورش دهد ، در ارتباط بماند ، عشق و حمایت کند. در بخشیدن به دیگران ، شما زندگی خود را در حین بهبود وضعیت خود بهبود می بخشید.

همچنین زمینه را برای شما در هنگام نیاز به عشق و پشتیبانی می تواند فراهم کند. اگر راه اندازی یک تجارت و خطرات ناشی از آن هستید ، به آن عشق و پشتیبانی نیاز خواهید داشت.

8. یادگیری برای انجام کارهای سخت ابتدا

در تجارت یا خارج از مشاغل ، همه ما با موانعی به ظاهر غیر قابل عبور روبرو هستیم. اما ما انسانها این غلط خنده دار برای غلبه بر آنها را داریم.

در واقع ، ما این کار را به طور معمول انجام می دهیم که معجزات دیدنی که علیه طبیعت پیش می روند - پرواز ، اینترنت ، ترک سیاره در کشتی های موشکی - تقریباً بدیهه شده است.

هیچکدام از این کارها فوراً انجام نشد. آنها نتیجه بسیاری از موفقیتهای کوچک بودند. آنهایی که سریعترین اتفاق افتاد جایی بود که شخص یا تیمی به همه مشکلات نگاه می کردند ، ابتدا بزرگترین و سخت ترین را به دست می گرفتند ، سپس آن را فتح می کردند.

این امر در مورد زندگی روزمره و همچنین تجارت نیز صدق می کند. اگر قصد جابجایی همسر ، چندین کودک ، حیوانات خانگی و تمام وسایل دنیوی خود را در سراسر کشور دارید ، احتمالاً این کار بسیار زیاد به نظر می رسد. اما لحظه ای که لیست کارها را اولویت بندی می کنید و بزرگترین و زشت ترین لیست را از دست می دهید.

9- معلم بودن

یکی از بالاترین تعارفی که من تاکنون دریافت کردم مربوط به یک تحلیلگر صنعت است که می گوید من "معلم" هستم.

با این حال همه ما معلمان هستیم یا می توانیم باشد. این ممکن است آموزش زندگی اساسی کودک به زانو باشد ، آموزش کارمندان در فرایندها یا فناوریهای پیچیده یا حتی آموزش به عنوان مثال از طریق زندگی خوب.

برای من ، یک خوشحالی نوشتن کتاب خوبی در مورد مدیریت و رهبری و دیگری در مورد تقاطع مردم ، جامعه و تجارت است. این با تدریس و در مورد من نوشتن است که شما مستقیماً به دیگران سود می دهید.

زندگی می تواند پیچیده ، پر از موضوعات و مشکلات بسیاری باشد. با به اشتراک گذاشتن دانش و خرد ، دیگران مشکلات گذشته و به سمت موفقیت بیشتر خودشان را هدایت می کنیم.

10. کرامت و افتخار

مدیر بازاریابی من یک جنت جنوبی مناسب است که با احساس افتخارآمیزی به راحتی قابل تشخیص است. لازم نیست یک جنوب غربی باشید تا زندگی با عزت و افتخار زندگی کنید ، اما اگر مرد هستید ، باید یک آقا باشید.

عزت و احترام حول احترام به خود و احترام شامل عمل با صداقت ، انصاف و صداقت است. دومی منجر به اولی می شود. در واقع ، شما بدون اعمال فضایل اساسی صداقت ، انصاف و صداقت ، نمی توانید به خود احترام بگذارید.

چرا این یک معیار موفقیت است؟ زیرا ما انسانها حیوانات اجتماعی هستیم و جامعه فقط به دلیل اعتماد وجود دارد.

صداقت ، انصاف و صداقت ، سنگ بنای اعتماد و در نتیجه پایه و اساس جامعه است. فرد وقتی به جامعه اضافه می کند ، واقعاً موفق است.