از سن بسیار جوان، دختران کوچک به طور غیرمستقیم شستشوی مغزی می شوند تا اعتقاد بر این باشد که "زیبا" دارای محبوبیت و پذیرش اجتماعی است. به عنوان یک نتیجه، کاملا طبیعی است که یک دختر جوان به پرسش از جذابیت او و ایجاد یک تلاش مادام العملی برای زیبایی که اغلب به زندگی بزرگسال خود ادامه می دهد تبدیل شده است.

زنان به دنبال زندگی واقعی هستند، که معمولا شامل داشتن حرفه، حفظ روابط، پرورش فرزندان، پرداخت صورتحساب و مشروعیت بخشیدن به وظایف متعدد خانوادگی است، برای رسیدن به این آرمان ها چالش های معتددی را سپری میکنند چرا که آنها به اندازه کافی زمان، انرژی و منابع مالی ندارند. حتی زنان که از ظاهر خود، مانند مدل ها و هنرپیشه ها، زندگی می کنند، باید از فشارهای ماندگاری خود در برابر استانداردهای بی رحمانه صنعت زیبایی و مد، مقاومت کنند.

با توجه به این تصویر ناهموار واقعیت اجتماعی ما، باید بدانیم که چه کاری می توانیم برای تقویت زن معاصر انجام دهیم تا او احساس کامل بودن بکند، حتی اگر او به آرمان زیبای درک شده زیبایی نمی پردازد. من اعتقاد دارم که ما باید از طریق انقلاب زیبایی که باید به مسئله در سطح فردی و جمعی توجه کنیم، باید با آن برخورد کنیم.

شما نباید آنطور که دیگران میخواهند باشید، شما یک انسان هستید و برای خودتان زندگی میکنید نه برای اشخاص دیگر، پس نباید به دنبال تغییر برای دیگران باشید.

برخورد با آن در سطح فردی شامل تلاش های هماهنگ برای ایجاد یک تغییر داخلی در دختران و زنان جوان، آموختن به آنها در مورد چگونگی حفظ حس قوی خود ارزش و ایجاد هویت مستقل از ظاهر بیرونی است.