هنگامی که شما فردی را که واقعا دوست دارید ملاقات میکنید هیجان زده می شوید! آیا شما آنها را دوست دارید؟ آیا شما به اندازه کافی برای آنها مناسب هستید؟ آیا باید سخت کار کنید تا بتوانید کامل کامل شوید؟ در ریشه بسیاری از این احساسات یک سوال ساده است: "من دوست داشتنی هستم؟"

شما در مورد آنها هیجان زده شده اید، درست است؟ حداقل، شما برای جلوگیری از خراب شدن رابطه خیلی کارها را انجام میدهید. بنابراین طبیعتا تعجب می کنم که چه مقدار ارزش را در ارتباط با آن قرار داده یا فکر می کنید که چه چیزی باعث می شود که شما در کنار هم قرار گیرید.

شما همه قدرت خود را خارج از خود قرار داده اید در نظرات، تصویب و ادراک دیگران. و شما فراموش کرده اید که حقیقت ذات شما این است که شما عشق نور هستید. هیچ کس و هیچ چیز نمی تواند آن حقیقت را از شما بگیرد. و بیشتر شما آن را دارید و در حقیقت آن زندگی می کنید، جلوه ای روشن تر و جالب تر از آن که تبدیل شود.

هنگامی که شما به یاد می آورید که شما در حال پیروی از نور عشق هستید و این عشق را از شما می گیرد در هر جهت، شما تبدیل به پررنگ ترین زن در اتاق می شوید، بدون توجه به سن شما ، اندازه یا مدل مو. این را امتحان کنید و ببینید که چگونه مرد پاسخ می دهد. احتمالا، او قادر نخواهد بود شما را به اندازه کافی بفهمد.

تصور کنید که شما اعتماد کردید دوست داشتنی بودید عشق تو چیه؟ به صورت خودکار، شما تاثیری را که می توانید در روز دیگران داشته باشید احساس می کنید و تنها به شما اطمینان می دهد که چقدر دوست داشتنی هستید.